تجاوز به دختر 17 ساله در یک خانه ییلاقی

تجاوز به یگانه 17 ساله  و آزار و اذیت جنسی او در یک خانه ییلاقی یکی دیگر از صدها پرونده تجاوز است که  در یک سوی آن ساده لوحی یک دختر و در سوی دیگر یک شرارت مردانه به چشم می خورد  درادامه جزئیات این پرونده را می خوانیم.
یک سال قبل با سعید آشنا شدم. قول ازدواج می‌داد و می‌گفت حاضر است جانش را فدایم کند. خام این حرف شده بودم
چند هفته گذشت. اصرار می‌کرد همدیگر را ببینیم. موضوع را به خاله‌ام اطلاع دادم. خدا خیرش بدهد خاله محبوبم را‌، راست می‌گفت، پسری که دختری را واقعا برای ازدواج بخواهد، حد‌ ومرز محرم و نامحرم را حفظ می‌کند و از این حرف‌ها نمی‌زند. خواسته‌اش را قبول نکردم و همین‌مسئله باعث قطع رابطه‌مان شد.
خوشبختانه چند ماه بعد با پسر‌خاله‌ام نامزد شدم و دوران عقد را سپری می‌کنیم.

تجاوز  به یگانه 17 ساله
سعید هم به سراغ یکی از هم‌کلاسی‌هایم رفت. هر چه به یگانه می‌گفتم این ارتباط به صلاح تو نیست و گول حرف‌های پسرهای خیابانی را نخور، فایده‌ای نداشت. فکر می‌کرد از روی حسادت به او ایراد می‌گیرم.

دیروز زنگ زد و گفت با سعید قرار ملاقات گذاشته و می‌خواهند برای ازدواج تصمیم قطعی بگیرند.

باز هم تاکید کردم بدون اطلاع خانواده‌اش چنین‌ کار احمقانه‌ای نکند. بی‌توجه به حرف‌هایم سر قرار رفت. حدود دو ساعت بعد پیامکی دریافت کردم که ترس به وجودم انداخت. یگانه درخواست کمک داشت. بلافاصله موضوع را به پدرومادرش اطلاع دادم.

سعید با همدستی یکی از دوستانش برای این دختر ساده‌لوح نقشه پلیدی کشیده بود. او با ماشین، یگانه را به مناطق ییلاقی اطراف شهر برده و دوستش هم با موتورسیکلت تعقیبشان می‌کرد.
ما با پلیس ١١٠‌ هم تماس گرفتیم. حال پدر یگانه به هم ریخته بود. برادرم هم آمد و با پدر دوستم راهی شدیم. خوشبختانه خودمان را به‌موقع رساندیم و دوستم را از شر شیطان نجات دادیم.

آیا این مطلب مفید بود؟
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید