سروش جمشیدی متولد 20 اسفند 1358 در تهران ، بازیگر است او دانشجوی انصرافی رشته برق دانشگاه آزاد اسلامی است، اصالتا یزدی است و پدرش از فعالان حرفه در تئاتر بود، مدتی در تهران مدارش نمایش کودک نیز کار کرده است

شروع فعالیت سروش جمشیدی

اولین باری که روی صحنه رفتم، حدوداً 6 ساله بودم آن زمان پدرم در حرفه تئاتر کار می کرد و برای یکی از نمایش هایش، به یک پسر بچه نیاز داشت که از من خواست این نقش را اجرا کنم.اتفاقی که برای من در 6 سالگی رخ داد، باعث شد که به تئاتر علاقه مند شوم و سال های بعد عمرم را با عشق و علاقه به بازیگری سپری کنم.

از مدرسه تا اولین تجربه

من حتی در 8 سالگی، یک نمایشنامه 5 دقیقه ا ی نوشتم و آن را با هم کلاسی هایم در مدرسه اجرا کردم، اولین فیلمم را در دوره راهنمایی بازی کردم و جلوی دوربین فیلمی به نام فرشته ی سلامتی رفتم.

آن زمان عوامل فیلم به مدرسه ما آمدند و از کسانی که توانایی بازیگری داشتند، تست گرفتند و من را به همراه چند نفر دیگر برای آن فیلم انتخاب کردند

انصراف از دانشگاه

من کنکور با رتبه 9 وارد دانشگاه آزاد یزد شدم .اتفاقاً در رشته برق که انتخاب اولم بود، پذیرفته شدم، یک ترم را با درس های عمومی طی کردم تا این که در ترم 2 متوجه شدم روحیم فنی نیست .در نهایت با پاس کردن 90 واحد و گرفتن فوق دیپلم دانشگاه را رها کردم.

اولین کار رسمی

در زمان دانشجویی در سال 77، یکی از مجریان و تهیه کنندگان تلویزیون یزد کار تئاتر مرا دید و به یک برنامه تلویزیونی دعوتم کرد برنامه او از جمله برنامه های ترکیبی تلویزیون بود که آیتم های نمایشی داشت ،من کارم را در آذرماه همان سال 1377 در تلویزیون یزد با آن برنامه نمایشی آغاز کردم که می شود گفت آن کار اولین فعالیت رسمی و حرفه ای من بود

رادیو هم بودم و حتی نمایش های رادیویی نوشتم و اجرا کردم و در تلویزیون هم علاوه بر بازیگری، دستیار کارگردان هم بودم، خیلی خوب کار می کردم و در یزد چهره بودم.

یادم می آید یک کاری به نام ماجراهای آقای پیله انجام دادیم که خیلی دیده شد 9 ماه هر شب آن مجموعه را به روی آنتن می بردیم مردم یزد بعد از آن اتفاقات، هنوز هم من را به اسم آقای پیله می شناسند.

تهران و شروع زندگی جدید

بعد از درجا زدن در صدا و سیما یزد تصمیم گرفتم به تهران بروم ریسک بزرگی کردم و دو سال دور از خانواده ام به تهران آمدم و پیش مادر بزرگم زندگی کردم

زمانی که من به تهران آمدم، مادر بزرگم کسالت داشت و من باید علاوه بر کارهای خودم به او هم می رسیدم آن زمان من کار و بار درست حسابی نداشتم و برای آنکه بتوانم امرار معاش کنم نزدیک 3 – 4 سال در مدارس نمایش کودک کار می کردم

سریال رضا عطاران + صداپیشگی

بعد از حضور در چند تله فیلم و تئاتر چند سکانسی را در سریال متهم گریخت رضا عطاران ایفای نقش کرد، سپس بعنوان صداپیشه عروسکی بنام میدونه در مجموعه شادونه در سرزمین دونه ها و صداپیشه کلاغ در شادونه در سرزمین پرندگان فعالیت می کرد ،بعد از ان هم چندین نقش در سریال ها و فیلم های بازی کرد اما زیاد به چشم نیامد.

کار تدوین

یک مدتی تدوین هم می کردم و یک سالی هم منشی صحنه بودم . آن زمان منشی صحنه مرد خیلی کم پیدا می شد و خیلی از کار من استقبال هم کردند سعی می کردم کارم را درست انجام بدهم و به همین خاطر، خیلی پر کار شده بودم.

آشنایی با مهران مدیری

در تله فیلم وحید حسینی دستیار خانم درخشان بودم که چون کار کمدی وروجک ها را از من دیده بود، به من گفت که آقای مدیری می خواهد یک کار تلویزیونی به نام در حاشیه بسازد و برای یک سری از نقش های جدید آن به بازیگر جدید احتیاج دارد

او گفت اگر مایل باشی من می توانم تو را به دستیار آقای مدیری معرفی کنم، چندان انگیزه ای نداشتم اما صحبت های خانم درخشان باعث شد که این کار را انجام دهم.

سریال در حاشیه

بعد از تست و قبول شدن در کار آقای مهران مدیری، قرار شد که من در قسمت 3 سریال در حاشیه به عنوان دوست مهران غفوریان که از فلیپین می آمد، به ایفای نقش بپردازم آن قسمت را که من بازی کردم و تمام شد دستیار آقای مدیری گفت که او خواسته با شما برای 90 قسمت قرارداد ببندیم

آن لحظه برایم خیلی خاص بود و من به این باور رسیدم که با یک سریال 90 قسمتی روتین، دیگر آن اتفاقی که مدنظرم بوده، رخ خواهد داد

شهرت سروش جمشیدی با دورهمی

بعد از اعتراضات گسترده پزشکان به سریال درحاشیه، نقش وی کوتاه می شود و در نهایت در سری دوم آن دیده شد اما آن اتفاق ویژه در مجموعه دورهمی رخ داد و با نقش قیمت توانست به شهرت برسد

ازدواج سروش جمشیدی

سروش جمشیدی ازدواج کرده و متاهل است و صاحب یک پسر بنام سیاوش است.

گریه های سروش جمشیدی برای مهران مدیری

جمشیدی در برنامه حالا خورشید رضا رشدپور با دیدن تصویر مهران مدیری بغضش ترکید و گفت : مهران مدیری یک مرد به معنای واقعی کلمه است .من تا آخر عمر کاری خود مدیون او هستم.

او تنها کسی است که من را باور کرد. خیلی های بازی من را می دیدند و می گفتند خیلی خوبی ولی او به من اعتماد کرد و من را باور کرد .

اتفاقی بازیگر نشدم

معتقدم اگر قرار باشد نقش خوبی به من پیشنهاد شود باید در نوبت بمانم و همیشه از خدا می خواهم که حواسش به من باشد که در نوبتم و اگر قرار است اتفاق خوبی برایم رخ دهد، زیاد دیر نشود ! معتقدم اگر قرار باشد اتفاقی در زندگی ما رخ دهد، حتما می افتد اما به شانس اعتقاد چندانی ندارم چون در حرفه ام هیچ وقت شانس در خانه ام را نزده و اتفاقی بازیگر نشده ام.

بازیگران مورد علاقه

از قدیمی ها آقای نصیریان که به دور از کار، اخلاق و مرام حرفه ای ایشان برایم تحسین برانگیز است با استاد مشایخی همکاری کرده ام و معتقدم اگر در سینمای ایران به جایگاه بالایی رسیدند، درست کار و رفتار کرده اند

آیا این مطلب مفید بود؟
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید