متن بیو سیگار | بیو با موضوع سیگار برای واتساپ و تلگرام

جالب است که با یکی دیگر از امکانات شبکه های اجتماعی چون واتساپ، تلگرام و اینستاگرام آشنا شوید. این روزها این گونه صفحات پر شده از بیوهایی با موضوع مختلف و جالب که نگاه هر مخاطبی را به خود جلب می کند. تانما هم برای اینکه کمکی به شما کرده باشد در این مطلب نمونه هایی از متن بیو سیگار را برایتان جمع آوری کرده است؛

ده ها متن بیو سیگار جذاب

من و سیگار درد مشترکیم …
از هردویمان کسی خوب کام گرفت
و بعد زیر پا له کرد درست زمانیکه به آخر رسیدیم !

کاش پشت پاکت سیگار
به جای تصویر ریه ای بعد از کشیدن سیگار
تصویر اعصاب های خراب
قبل از کشیدن سیگار را می گذاشتند…!

سیگاری روشن میکنم و به خاموش بودنم فکر میکنم
کام عمیق همراه آهی کوتاه…
بیرون میدم دودش رو کمرنگ میشه…
مثل خودم . . .
نفسم میگیره از زندگی اجباری…

جملات بیو

میگن سیگار به آدم آرامش میده !
کاش یکی پیدا میشد بتونه قد یه نخ سیگار باشه …

یک نخ آرامش دود میکنم به یاد ناآرامی هایی که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند …
یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولی هایم …
یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام …
یک نخ بغض به یاد تمام اشک های نریخته …

کمی زمان لطفا ، به اندازه یک نخ دیگر ، به اندازه قدم های کوتاه عقربه …
یک نخ بیشتر تا مرگ این پاکت نمانده !

بیو واتساپ

سیگار زیر لب دودی غلیظ

ریه ام بی تقصیر است

دارد تاوان ندانم کاری طبقه پایینیش اش را پس میدهد

سیگار میکشم تا دود کنم خیال بودنش را

تا سیاه کم دوران زجرم را

زندگی بی رحم است

زندگی لحظه به لحظه شده است

زندگی شوق ندارد دیگر

سیگار چه زیبا کام میدهد…
او تا صبح پیراهن سفیدش را برایم میسوزاند
و من از لبانش بوسه ها میگیرم
چه لذتی میبرم از این همخوابی
او از جان مایه میگذارد
و من از عمر

تکلیف گفتنی ها که معلوم است …
زحمت نگفتنی ها هم می افتد بر گردن سیگار …

دختر کبریت فروش را یادت هست ؟
او کبریت را پشت به پشت روشن میکرد ، من اما سیگارم را …
من و او هر دو دنبال خاطره هاییم …

هوس سیگار کشیدن روی پشت بام
چند وقتیه به جونم افتاده
دلم میخواد به آسمون نزدیکتر بشم
دودش که اذیتت نمیکنه خدا…!

بیو اینستاگرام

چه بارانی . . .
اماچه فایده !
تو اینجا نیستی و باران بی تو ؛
یعنی سوزاندن تن سیگار

عشق مثل سیگار میمونه ،
اگه خاموش بشه میتونی دوباره روشنش کنی
اما هیچ وقت دیگه اون مزه ی اول رو نداره …

تو سیگـارو خاموش کن تا بت بگم

چطور میشه با گریه هم دود شد

چطور میشه با خنده هم زخم خورد

چطور میشه با عشق نابود شد

متن بیو واتساپ

رو پاکت سیگار نوشته بود
“سیگار برای شما واطرافیانتان زیان آور است”
تو دلم گفتم: تو یه نفر اطراف من پیدا کن
قول میدم به خاطر اونم که شده سیگارو ترک کنم

سیگار تلقینی برای آرامش نیست
تسکینی برای درد هم نیست
فقط تنبیهیست برای من تا دیگر نخواهمت

نپرس چرا سیگار میکشی ،
بپرس چی میکشی که انقدر سیگار میکشی !

ﺳﻼ ﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ کسی ﮐﻪ ﺷﺎﺩﯼﺷﻮ ﺑﺎ دوستاش ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ
ﺍﻣﺎ ﻏﺼﻪ ﺷﻮ ﺑﺎ ﺳﯿﮕﺎﺭ !

یه سری حرفای تلخ هست که باید نگفت و قورت داد و به گور برد
هرچی بیشتر از این حرفا داشته باشی,
بیشتر سیگار به دهنت شیرین میاد …
همین!

از عجایب سیگار همین بس که
آتشش آرامت میکند در برابر کسی که دلت را آتش زده . . . !

متن بیو اینستاگرام

عکس دل و جیگر سیاه میزنن رو پاکت سیگار که به خیال خودشون ما رو ترک بدن …
مَشتی ما اگه دل و جیگرمون نسوخته بود که سمت سیگار نمیرفتیم …

آدم برفی هم گفت : تو به جای هویج برایم سیگار بگذار ،
خودم از پس بهار بر می آیم !

چقدر تلخ بود کودکیم !
که سیگار را قاتل پدرم می دانستم
و چقدر سخت است امروز که قاتل پدرم را روزی هزار بار می بوسم . . .

جمله درباره سیگار برای بیو

درد مرد را یا مرد می فهمد یا دود سیگار …‏

در سینه ام زخم های عمیقی هست ؛ انگار کسی مرا با زیر سیاری اشتباه گرفته …‏

من و سیگار درد مشترکیم …‏
از هردویمان کسی خوب کام گرفت و بعد زیر پا له کرد درست زمانیکه به آخر رسیدیم !‏

خاکستر سیگارم را به تو ترجیح دادم چون که او تنها حنجره ام را به آتش کشید و تو وجودم را …‏

نمی دانم عمر من زود به پایان می رسد یا این سیگار …‏
آتشش که زدم با خودم عهد کردم که آتش دلم را قبل از آتش سیگارم خاموش کنم …‏

سیگار تلقینی برای آرامش نیست
تسکینی برای درد هم نیست
فقط تنبیهیست برای من تا دیگر نخواهمت !!!‏

متن درباره سیگار برای بیو تلگرام

از آن سیگارهای روی لبت هم برایت کمتر بودم که توانستی به این راحتی ترکم کنی !‏

تنها سیگارم غم مرا میفهمد ؛ همپای من میسوزد و دم نمیزند …‏

این خاکستر که می بینی خاکستر سیگار نیست ، خاطرات منند که هر شب با خودم دود می شوند …‏

متن درباره سیگار برای بیو اینستاگرام

تکلیف گفتنی ها که معلوم است …‏
زحمت نگفتنی ها هم می افتد بر گردن سیگار …‏

این سیگار که در دست من است می سوزد و صدایش در نمی آید ؛ درست مثل خود من …‏

نپرس چرا سیگار میکشی ، بپرس چی میکشی که انقدر سیگار میکشی !!!‏

کاش انتظار به اندازه کشیدن یک نخ سیگار بود !‏

یک کام ، یک نخ ، یک پاکت ، یک جوانی ، یک عمر …‏
این تاوان سنگین اشتباه من است !‏

بعضی آدما با چشاشون گریه نمیکنن ، پا میشن یه سیگار بر میدارن و میرن تو بالکن …‏

بیوی سیگار,متن بیوی سیگار

آدم برفی هم گفت : تو به جای هویج برایم سیگار بگذار ، خودم از پس بهار بر می آیم !‏

این بار سیگار را بکش، از طرفی که می سوزد ؛ تا بدانی چه میکشم…

آتشی از نگاهت می خواهم !

سالهاست که این نخ سیگار در دستم خاموش است…

متن بیوی سیگار کشیدن

.سیگار میسوزد، کم میشود ، ولی تکرار میشود

من میسوزم…

کم میشوم…

ولی دیگر تکرار نمیشوم…

طعم تلخ سیگارو دوست دارم تلخ مثل آخرین بوسه ی لعنتی ما تلخ مثل آخرین دروغ تو که باز هم همو می بینیم تلخ مثل نبودنت . . . !

.زندگی میگفت از هر چیز مقداری باقی می ماند . . .

دانه های قهوه در شیشه ، چند سیگار در پاکت و کمی درد در آدمی . .

چه می دانم

شاید هم کافه ای را پیدا کرده ای

که قدر سیگار کشیدنت را می داند

به انضمام یک کافه چی

که هر بار با اشاره ات به دیوار می خورد

چرا تنها و تنها

تو را دوست دارم،

تو را می گزینم،

و می گذارم تو مرا

دور انگشت خود بپیچی

ترانه خوان

با سیگاری بر لب،

و من اعتراضی نمی کنم؟

سیگار من

در اضطراب تو می سوزد

وقتی جهان

میان آشفتگی گاه هایمان می نشیند

متن بیو سیگار

یک دانه سیگار دارم و هزار معمای لاینحل......

مرد اگر بودم

نبودنت را غروب های زمستان

در قهوه خانه ی دوری

سیگار می کشیدم

صبح اَت بخیر شب زنده دارِ سیگار و دغدغه،

لطفا اگر مشکلات جهان را

به جای درستی از دانایی رسانده ای،

برو بخواب

بیو سیگار

تمام اتاق بوی تو را گرفته است

زیر سیگاری را

خالی می کنم

می شورم

اما هنوز هم دهانش

بوی آخرین بوسه را می دهد

حرف که می زنی

من از هراس طوفان

زل می زنم به میز

به زیر سیگاری

به خودکاری

تا باد مرا نبرد به آسمان

چند اسکناس مچاله

چند نخ شکسته ی سیگار

آه، بلیط یک طرفه !

چیزی

غمگین تر از تو

در جیب های دنیا پیدا نکرده ام

اگر تو نبودی عشق نبود

همین طور

اصراری برای زندگی

اگر تو نبودی

زمین یک زیر سیگاری گلی بود

به تو فکر می کنم

و هر روز

به تعداد تمام دندان هایم سیگار می کشم.

ما چون بارانی هستیم

که همدیگر را خیس می کنیم

تا دم صبح

لبهای تو را می بوسم

درست مثل کام ِ آخر ِ سیگار!

کاش ماندنی بودی

مثل میگرن مزمن من

متن بیو سیگار برای واتساپ

گمان نکن تنهایی عذابم داد

به سرزمین دیگری رفتم

به سرزمینی که عاشق نداشت

از زمینش تنها شراب می جوشید

از درختانش سیگار

من به دنبال کس‍ی بودم که “دلسوزی” کند

همدمم این روزها سیگار باشد بهتر است

بخاطر تو به سیگار لب زدم گفتی

بدم می آید از این شاعران سیگاری

متن بیو سیگار برای تلگرام

وقتی که بیصبر و قرارم و خسته و منگم

وقتی که با سیگار کنت ام زیر بارانم

گوشه ای دور از هیاهوهای شهر لعنتی

پُک بزن سیگار خود را،زجر هم کمتر بکش!

چه بلا هایِ عجیبی به سرم می آمد

فرض کن داخلِ زِندانی و سیگار نبود

گوشه ای دور از هیاهوهای شهر لعنتی

پُک بزن سیگار خود را،زجر هم کمتر بکش!

شبیه حلقه ی سیگار خسته ای امشب

دلم گرفته و آخر به دود خواهم رفت

چشم های خیسم امشب آبروداری کنید

مرد جای گریه اش سیگار می خواهد فقط

متن بیو سیگار

حرف بسیار است اما هیچکس همدرد نیست

جای خالی تورا سیگار می فهمد فقط

بکش به دودی سیگار تا سلامتی ات

پریده باد برای تو تا ابد رنگم!

بعدها اطراف جای شب نشینی های من

بوی یک سیگار زر می آید و من نیستم

جملاتی در مورد بیو سیگار

با شخص اول های غایب گفتگو کردن

خوابیدنِ بر تلِّ ته سیگار، یعنی شعر

پُک می زنی یاد مرا با طعم سیگار وُ جنون

میسوزی از آهی که خود گفتی که دامن گیر نیست

یا شبیه مرد افیونی به خواب نشئگی

لای انگشتان او سیگار خوابش می برد

رفتنت را از یاد برده ام …

با هر کام از سیگارم …

از آمدنت یاد میکنم …

من خوش خیالم …

تو به خود نگیر …

راست میگن

یه مرد گریه نمیکنه

اگه حالش بد شه سیگار میکشه

ولی

وای به روزی که یه مرد با گریه سیگار بکشه

تمام دوستانم مانند سیگار بودند،

درست زمانیکه فکر میکردم دارن آرومم میکنن

داشتن نابودم میکردن

بیو تلگرام

چند روزیست سیگار دلم را میزند

دیگر میلی ندارم به او

ولی بی انصافیست

آنطور که مرا ترک کردند

ترکش کنم

یادت عادت است همین روزها ترک میکنم

مثل سیگارم که ماه هاست

نخ آخریست که روشن میکنم

همیشه دود سیگار به سمتی میره که نمی خوای،

دقیقا مثه مسیر زندگی ما

بیو اینستاگرام

مثل سیگار نصفه افتادم

در جهانی که پمپ بنزین بود

ساکت و خیره به عکست

بوی سوختنی می آید

به خودم می آیم

لعنتی

آخرین سیگار هم ته گرفت

درد مرد را یا مرد می فهمد

یا دود سیگار

این خاکستر که می بینی خاکستر سیگار نیست

خاطرات منند که هر شب با خودم دود می شوند

میگن سیگار به آدم آرامش میده

کاش یکی پیدا میشد

بتونه قد یه نخ سیگار باشه

دیگری مرا میسوزاند

و منه احمق سیگار را

در سینه ام زخم های عمیقی هست

انگار کسی مرا با زیر سیاری اشتباه گرفته

متن بیو سیگار

مچاله شده ام در خودم با بوی سیگار و طعم تلخ چای مانده . . .

پنجره را باز نکن ، امروز دلم می خواهد غمگین باشم . . ..

خامـوش شـدی در مـن

درست مـثل سیگاری نیــمه

که پــرت کـرده بـاشـند مـیان جوی آب

وقتی مضرات سیگار رو توی یه مجله خوندم

انقدر ترسیدم ک قسم خوردم دیگه مجله نخونم

بیو سیگار

زندگی مثل سیگار می ماند

اگر خاموش شود می شود روشنش کرد

اما مزه ی اولش را نمی دهد

خیلی ها سیگار می کشند

تا بوی شیر دهنشون رو از بین ببرند

و مرگ مردن نیست و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست

من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند

حرف میزدند ، سیگار میکشیدند

سیاهی لبهایم

از سیگار و

قلیون نیست

لبهایم عزادار

حرف های نگفته

دلم است …!!!

کاش بودی

جای سیگار

نازت را میکشیدم ..!

چه لذتی دارد دعوا کردن باتو !

اعصاب خوردیهایش به کنار !

به کشیدن یک نخ سیگار در بالکن می ارزد . . .

متن بیو سیگار برای تلگرام

همه ترکم کردند به جز یک دوست قدیمی

همان دوست سفید و کمر باریک

او دود می شود و من آرام

تلخ ترین قصه دنیاست

صبح تا شب بخندی اما شب تا صبح تنهایی سیگار بکشی

درست است که آذر است

اما من بهمن می کشم و قلبم تیر

متن بیو سیگار برای اینستاگرام

رهگذر داشت به لب سیگاری، گفت: آتش داری؟
من اشاره به دلم کردم و گفتم: آری ......

.یادته می گفتی یک نخ روشن کن دوتایی بکشیم ؟

از وقتی رفتی به یادت تمام سیگار ها رانصفه می کشم

بی تو نه شعر می چسبد نه مرور خاطره ها نه سیگار

من تو را می خواهم

می فهمی ؟

.به ته سیگارهایتان احترام بگذارید

نیندازیدشان زیرپا

چرا آدم ها عادت دارند

هرکه به پایشان سوخت را می اندازند زیر پا ؟

سیگارت را پشت دست من خاموش کن

بگذار این داغ نشانی باشد

برای دیگر دل نبستن ها

باشی یا نباشی زندگی میگذرد !
اگر باشی با تو

اگر نباشی با سیگار …

متن بیو سیگار

مرا به تختم ببندید و سیگاری برایم روشن کنید و تنهایم بگذارید …
هرچقدر هم نالیدم و فریاد زدم به سراغم نیایید …
من دارم او را ترک میکنم !!!

ولنتاین،
واسه سیگارم یه فندک جدید می خرم...

مثل سیگار روشنی که نه کشیدی و نه خاموش کردی،لای انگشتات سوختم و تموم شدم......

بیو سیگار

نمی دانم سیگار ها کوچک شدند ،
یا نبودت ، کام های مرا عمیق تر کرده ... !...

سیگار را با هیچ چیز عوض نمی کنم
برگرد،ثابت کن دروغ می گویم......

بعد از تو هی سیگار،هی سیگار،هی سیگار
تهران پر از دود است،وقتش نیست برگردی؟...

سیاهی لبهایم از سیگار نیست…!
سیاه پوش هزار حرفه نگفته است…...

بخت هر جا که به دست کسی انگشتر داد
بی گمان قسمت انگشت کسی سیگار است...

مانند سیگار

مانده ام میان دو انگشت روزگار لعنتی

نه مرا میکشد

نه خاموشم میکند

فراموش کرده که دارم می سوزم

بیو تلگرام

میبینی مادر؟

دیگر سیگار هم غم هایم را تسکین نمیدهد

سلطان غم بگو مسکنت چیست؟

فرزندت از پای درآمده

خدا را چه دیدی شاید دوام آوردم

هر تمام شدنی که مرگ نیست

گاهی میتوان کنار یک پنجره

سیگار به دست و منتظر پوسید

من بیهوده سوختم

درست مثل یک سیگار روشن

وسط لب های کسی که سیگاری نیست