پیام هایی جالب و جذاب با موضوع برف و زمستان

یه روزهای قشنگی در طول سال هست که تعدادشون کمه اما اینقدر قشنگه و برامون خاطره ساز میشه که اصلا احساساتمون گل می کنه و دلمون می خواد برای کسایی که دوستشون داریم بنویسیم و شعر بخونیم. اون روزها می تونه روزهای برفی سال باشه که با بارش برف ، نه تنها سرمای زمستون از یادمون میره، بلکه گرمای وجود همدیگر رو هم بیشتر حس می کنیم. بنابراین اگر دلتون می خواد یک سری پیام های باحال و با احساس در مورد روزهای برفی بخونید، تانما تو این مطلب یک سری متن روز برفی شاد و عاشقونه براتون جمع آوری کرده؛

جملات انرژی بخش برای روزهای برفی

رفیقم میگه: بیا بریم برف بازی…
بهش میگم: مگه برف اومده…؟!
میگه: نه سرد باشه کافیه…!
من: …!
میگه: مگه بچه بودیم خاله بازی میکردیم خوده خاله بود…؟!
تا حالا اینجوری قانع نشده بودم

برف پاک کن
“خاطــــرات”
بیهوده جان می کند …
“یاد تو” این سوی شیشه است…

برای ساختن آدم برفی ، برف لازم نیست!!!!
یک برخورد سرد کافیست

متن درباره برف

احساس عجیبی به زمستان دارم

برخلقت زیبای تو ایمان دارم

حالابه بغل بگیرم و آبم کن

من روی تنم برف فراوان دارم

برف آمد و پاییز فراموشت شد
آن گریه ی یک ریز فراموشت شد
انگار نه انگار که با هم بودیم
چه زود همه چیز فراموشت شد

دارد برف میبارد همه خوشحال ند …
و من غمگین ….
اخر برف دارد رد پاهایت را می پوشاند

متن با موضوع برف

تنهایی یعنی..
.
.
.
.
.
گلوله برف درست کنی، اما کسی نباشه بزنی بهش!
گلوله ات رو پرت کنی یه طرف

نه برف باریده
نه عمر گذشته
ونه من در آسیاب سفید کرده ام موهایم را
فقط روزی که رفتی دنیا تمام شد

دارد برف می آید
در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد
تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند

متن برفی عاشقانه

متن عاشقانه برفی

باران یا برف … چه فرقی میکند ؟
تو که باشی ، هوا که هیچ ؛ زندگی خوب است …

تا وقتی تو هستی که دستانم را بگیری ، آرزو میکنم هر روز زمین بخورم !
کاش تابستانها هم برفی بود !

برف می بارد و همه خوشحالند و من غمگین …
دارد رد پاهایت را می پوشاند برف !

متن برفی عاشقانه

آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم …

شت پنجره اولین برف زمستانی را نگاه میکنم
خانه گرم گرم است اما بدنم از سرما میلرزد
نمیدانم از برف است یا از تنهایی
برای خود چای میریزم پتو را بدورم میپیچم شاید کمی گرم شوم
بی فایده است دستانم پاهایم چون تکه ای از یخ سرد سردند
به تو فکر میکنم آه میکشم بخود میگویم
یکی باید باشد
یکی که دستانش
آغوشش
نگاهش
احساسش
گرمابخش زندگیت باشد
یکی مثل تو
تویی که ندارمت . . .

چه حسی بود در قلبم شبیه کوچه برفی
به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردم
نفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانه
تو را من در ته این کوچه ی برفی رها کردم

متن برفی شاد

آدم برفی هم که باشی دلت میخواهد کسی در آغوشت بگیرد …
دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد تا گرمت کند ، تا آرامت کند …
مهم نیست آب شدن ، نیست شدن …
مهم آن آرامش است حتی برای چند لحظه …

گل یخ زمستان تو هستم

اسیر ناز چشمان تو هستم

مرا پرپر مکن ای جانم ای دوست

که من مشتاق دیدار تو هست

من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سر نخوری !
گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای
حرفم را پس میگیرم
من عاشق زمستان نیستم ، عاشق توام …

متن برفی خاص

متن برفی غمگین

دنبال من می گردی و حاصل ندارد !
موجی که عاشق می شود ساحل ندارد !
باید ببندم کوله بار رفتنم را
مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد
من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی
از برف اگر آدم بسازی دل ندارد !

الا ای برف!
چه می ‏باری بر این دنیای ناپاکی؟
بر این دنیا که هر جایش
رد پا از خبیثی است
مبار ای برف!
تو روح آسمان همراه خود داری
تو پیوندی میان عشق و پروازی
تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهی‏ها
تو که فصل سپیدی را سرآغازی
مبار ای برف!

داره برف میاد،به آسمون نگاه کن هر وقت برف سیاه بارید بهم خبر بده،اون موقع من دیگه دوستت ندارم

متن برفی زمستانی

پروردگارا : آرامش را همچون دانه های برف
آرام و بی صدا
بر سرزمین قلب کسانی که برایم عزیزند ببار

زمستان بهانه است برف از آسمون خسته میشه!
پاییز بهانه است برگ از درخت خسته میشه!
اس ام اس بهانه است دلم برات تنگ میشه!

امیدوارم روزای زمستونیت مثل دل من که از عشق تو لبریزه گرم باشه
روزای زمستونیت قشنگ

متن برفی خاص

لذت داشتن یه دوست خوب توی یه دنیای بد مثل خوردن یه فنجون قهوه گرم زیر برفه!
درسته که هوا رو گرم نمی کنه ولی تورو دلگرم میکنه

سوزی که برف داره،بارون نداره/معرفتی که تو داری،هیچ کس نداره!

و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟

دلنوشته با موضوع برف

متن ادبی درباره برف

برای آدم برفی چشم نگذار وگرنه آب که نمی شود،
هیچ … تا یک عمر هم خیره به رد پاهایت می ماند …

دارد برف می آید در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند

وقتی بهت گفتم : دلتنگ تو هستم ، به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی ! به چه دلخوش کرده ای ؟ تکاندن برف از شانه آدم برفی ؟

دلنوشته با موضوع برف

عشق یعنی امید ، یعنی طراوت باران ، یعنی سفیدی برف ، یعنی ساز زندگی و لبریز از خوشی و عشق یعنی راز زیستن !

در برف ، سپیدی پیداست . آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با نمای سپید نزدیک می شوند که در ژرفنای خود نیستی بهمراه دارند . ارد بزرگ

برف آمد و پاییز فراموشت شد . آن گریه ی یک ریز فراموشت شد . انگار نه انگار که با هم بودیم . چه زود همه چیز فراموشت شد

متن برفی

دوستت دارم اما نه به اندازه ی برف ، چون یه روز آب می شه . دوستت دارم اما نه به اندازه ی گل ، چون یه روز پژمرده می شه . دوستت دارم به اندازه ی دنیا ، چون هیچ وقت تموم نمی شه !

آرزو می کنم غم های دلت بروند زیر برف های زمستانی تا همیشه بدون غم بمان

عشق یعنی آن نخستین حرفها

عشق یعنی در میان برفها

عشق یعنی یاد آن روز نخست

عشق یعنی هر چه در آن یاد توست

متن با موضوع برف

متن روز برفی

دونه های برف از آسمون فقط برای دیدن چشمات پایین میان ، اما پاشونو که به زمین میزارن فدای مهربونیهات میشن ...

لیز خوردن بهونه ایست تا دست هایی رو که دوست داری محکمتر فشار بدی, روز زمستونیت قشنگ!

برف بارید و خدا پاكی خود را به زمین هدیه كرد. زمین مغرور شد كه سفید است، پاك است چون دل خدا... و خدا با آفتابی، اشتباه زمین را به وی گوشزد كرد

متن با موضوع برف

به شقایق سوگند که تو بر خواهی گشت ، من به این معجزه ایمان دارم ، منتظر باید بود تا زمستان برود ، غنچه ها گل بکنند !

دعا میکنم غرق باران شوی

چو بوی خوش یاس و ریحان شوی

دعا میکنم در زمستان عشق

بهاری ترین فصل ایمان شوی

به که گویم که تو منزلگه چشمان منی

به که گویم که تو گرمای دستان منی

گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من

به که گویم که تو باران زمستان منی

متن روز برفی

برفی که می بارید مـن بودم

تـو را احاطه کردم

در برت گرفتم

گونه هایت را نوازش کردم

شانه هایت را بوسیدم

و پاره پاره ریختم

پیش پای تـو

بر مـن پا گذاشتی

کوبیده تر سخت تر محکم تر شدم

تابیدی بـه مـن

آب شدم

کوچه ها را با دانه های برف
آذین می بندد
زمستانی سرد سرد
حجم سرما!
ضربان قلب هوا را میشمارد
ومن به دری تکیه داده ام
که زنگوله های یخ
آن را پوششی دوباره داده اند
آیا برای دوباره روییدن
بهار می آید؟

اصلِ زمستان این است
من باشم تو باشی و آغوشت
حالا این وسط برف و باران هم بیاید

متن برفی

متن روز برفی

چـه دلپذیر اسـت عطر دستان تـو

وقتی شال گردنم را برایم می بندی

و چـه دلنشین اسـت آهنگ صدایت

وقتی بـه مـن می گویی: مواظب باش لیز نخوری..

و مـن چقدر این عشق گرم زمستانی را دوست دارم

گیرم ان قدر برف ببارد و ببارد

که برای هیچ کس تاب تحمل سرما نماند

امّا زمستان چـه می داند

که مـن در خانه گلی بهاری دارم؟

بر لبم نام تو را می برم تا برف

مثل قند در دل زمستان آب شود

متن روز برفی

آمدنت
قند را
در دل من آب می کند
برف را
در دل
زمستان

زمین عروس شد و آسمان به حرف آمد
چه شاد باشی از این خوب تر که برف آمد

برف می بارید و مـا آرام

گاه تنها، گاه با هم، راه می رفتیم

چـه شکایت های غمگینی که میکردیم

یا حکایت های شیرینی که میگفتیم

هیچ کس از مـا نمی دانست

کز کدامین لحظه شب کرده بود این باد برف آغاز

متن عاشقانه برفی

دلم یک زمستان سخت میخواهد

یک برف

یک کولاک

بـه وسعت تاریخ

که ببارد

که ببارد

و تمام راه ها بسته شوند

و تـو چاره ای جز ماندن نداشته باشی

و بمانی

آهای زمستان
حواست جمع باشد که دور تو و تمام عاشقانه هایت را خط خواهم کشید
اگر با آمدنت او حتی یک سرفه کند . .

از شیشه های مه گرفته

سراغ تو را می گیرم…

باران

برف

سرما

و دلتنگی…

می بینی

بهانه های خوبی دارم

برای دیدنت !

متن برفی عاشقانه

متن روز برفی

زمستان را دوست ندارم چون با آمدنش به یاد نگاه های سردت می افتم . . .

برف می بارد و همه خوشحالند و من غمگین . . .
دارد رد پاهایت را می پوشاند برف !

مواظب گرمای دلت باش تا کاری که زمستان با زمین کرد ، زندگی با دلت نکند

متن برفی شاد

برف بارید و خدا پاکی خود را به زمین هدیه کرد

زمین مغرور شد که سفید است، پاک است چون دل خدا…

و خدا با آفتابی، اشتباه زمین را به وی گوشزد کرد

میدونی فرق من با برف چیه ؟

برف میاد و به زمین می شینه ، ولی من همین جوری هم به دل میشینم

وقتی بهت گفتم : دلتنگ تو هستم

به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی !

به چه دلخوش کرده ای ؟

تکاندن برف از شانه آدم برفی ؟

متن روز برفی

پروردگارا : آرامش را همچون دانه های برف
آرام و بی صدا
بر سرزمین قلب کسانی که برایم عزیزند ببار

اگه برف می دونست زمین خاکی چقدر کثیفه

برای اومدن به اون لباس سفید نمی پوشید

برف آمد و پاییز فراموشت شد

آن گریه ی یک ریز فراموشت شد

انگار نه انگار که با هم بودیم

چه زود همه چیز فراموشت شد

متن درباره برف

متن برفی خاص

عشق یعنی امید ، یعنی طراوت باران ، یعنی سفیدی برف

یعنی ساز زندگی و لبریز از خوشی و عشق یعنی راز زیستن

آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم …

برف که حالا کم کم آب می شود ، سفید ، همرنگ آرزوهای تو بود ..

متن روز برفی

ای که در فصل خزان بینی مرا با پشت خم ، این زمستان را مبین ، ما هم بهاری داشتیم ، این نیز بگذرد

باران یا برف ، چه فرقی میکند ؟
تو که باشی ، هوا که هیچ ؛ زندگی خوب است . . .

تا وقتی تو هستی که دستانم را بگیری ، آرزو میکنم هر روز زمین بخورم !
کاش تابستانها هم برفی بود !

متن ادبی درباره برف

فصل که رخت عوض می کند دوباره عاشقت می شوم . . .
گیرم زمستان باشد و من آهسته روی پیاده روی یخزده راه بروم !
عشق تو همین شال پشمی است که نفسم را گرم می کند !

زمستون و روزای برفیش واسم سرد نیستن تا وقتی که خاطرات گرمت همرامه . . .

آدم برفی هم که باشی دلت میخواهد کسی در آغوشت بگیرد . . .
دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد تا گرمت کند ، تا آرامت کند . . .
مهم نیست آب شدن ، نیست شدن . . .
مهم آن آرامش است حتی برای چند لحظه . . .

متن با موضوع برف

متن روز برفی

برف نو ! برف نو ! سلام ، سلام
بنشین ، خوش نشسته ای بر بام
پاکی آوردی ای امید سپید
همه آلودگی ست این ایام !

در این روزهای برفی آیا برای گنجشکان دانه ای ریخته ای ؟
پرنده دل من نیز ، دیر زمانیست که در برف گیر افتاده . . .

دارد برف می آید در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد ، تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند . . .

متن برفی

دوتا آدم برفی که میونشون یه رود بود

عاشق هم می شن اونا از عشق هم آب می شن

به امید این که یه روزی توی رودخونه به هم برسن …

دنبال من می گردی و حاصل ندارد !
موجی که عاشق می شود ساحل ندارد !
باید ببندم کوله بار رفتنم را
مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد
من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی
از برف اگر آدم بسازی دل ندارد !

چه حسی بود در قلبم شبیه کوچه برفی
به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردم
نفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانه
تو را من در ته این کوچه ی برفی رها کردم

متن روز برفی

برف.....!

در دیدگانِ چشمانِ مردم می رقصد و پاکی اش را به رخمان میکشد…
صبح سرِحال تر از همیشه پرده را با وَلَع کنار زدم و با لذت به تماشایِ برف ایستادم…
تو دلم : خــدایـــــا شکرت…. چه زود جوابمو دادی…شرمندتم….
همین دیشب بود که گله میکردم از نباریدنِ برف…
ببااااااااار… با غرور ببااااااار…
لحظه هاتون سفید مثلِ برف

نــــه حوصله ی دوســت داشتن را دارم
نــــه میخواهم کسی دوستم داشته باشد
ایـــن روزها ســـردم مثل دی… مثل بهمن… مثل اسفند… مثل زمـــستان
احــساسم یـــخ زده… آرزوهایم قــندیل بسته…
امیــدم زیر بهمن ســرد احساسم دفن شده…
نـــه به آمـــدنی دلخوشم و نـــه از رفـــتن کسی غمگین…
ایـــن روزها پـــر از “ســکوتم”
تلخ چون من…

برای من زمستانی را آرزو کن که کوچه هایش پربرف باشد
مردمانش ساده
و خانه هایش گرم و بی ریا . . .

آیا این مطلب مفید بود؟
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید