متن بیو شاعرانه | تکست بیو شاعرانه برای واتساپ و تلگرام

حتما شما هم این روزها متوجه شده اید که متن بیو در شبکه های اجتماعی بسیار طرفدار پیدا کرده و تعداد افرادی که دوست دارند در صفحه واتساپ، تلگرام و اینستاگرام خود بیو بگذارند زیاد شده است. البته اینکه چه محتوایی را برای بیوی خود انتخاب کنند بسته به سلیقه و نگاه و شخصیت هر فرد دارد. تانما در این مطلب تلاش کرده بهترین متن بیو شاعرانه را برای شما گردآوری کند؛

بهترین های متن بیو شاعرانه

صد راه نشان دادم؛
صد نامه فرستادم!
یا راه نمیدانی؛
یا نامه نمیخوانی!...

سقوطم از
چشای تو
چه مرگ شاعرانه ای میشه......

بعد از طلب تو در سرم نیست
غیر از تو به خاطر اندرم نیست...

جملات بیو

من
شاهدِ نابودىِ دنیاى منم
باید بروم
دست به کارى بزنم ......

به دلم میگویم آن یوسفی هم که به کنعان برگشت استثنابود...
تو غمت را بخور...

ای تمامت میبرد از من جهان؛
من نهانم،
من نهانم،
من نهان!...

بیو واتساپ

نقاش نیستم ! اما تمام لحظه های بی تو بودن را درد میکشم .......

تو بعد از کشف الکل
شاعرانه ترین کشف بشری
من از سرودن تو
مسسسسست میشوم...

متن عاشقانهمتن الکلمتن کشفمتن شاعرانه

بهشت را دوبار دیدم
یک بار در چشمانت
یک بار در لبخندت...

خوش نمی آید به جز روی تو ام روی دگر...

مرا زیستن بی تو، نامی ندارد
مگر مرگ من
زندگی نام گیرد...

گره ی کور دلم
دست تو را
میطلبد...

بیو اینستاگرام

عطر تو چون گلاب عشق
مست کند خیال من...

آرام بگویم دوستت دارم
تو بلند بلند مرا در آغوش می کشی ؟...

و شاید تو نمی دانی که دلتنگم
بدون تو اسیرِ مکر و نیرنگم
و دلتنگ از همه روزهای بی رنگم

متن بیو واتساپ

اکنون که بدون تو نشستیم
با خاطره هایت همه جا دست به دست ایم...

قسمت این بود سرم بی تو به زانو برسد...

میروی یک روز و با خود میبری روح مرا...

ای لبانت بوسه گاه بوسه ام
خیره چشمانم به راه بوسه ات...

آه......
که در
فراق او
هر قدمی است
آتشی .....

لب تر نکن اینقدر
که زجرم بدهی باز
یک مرتبه محکم
بغلم کن که بمیرم...

متن بیو اینستاگرام

چشمی که جمال تو ندیدست
چه دیدست !؟...

زندگی منشوریست در حرکت دوار
که گاه صورتش سرخ و سفید است
و گاه سیاه و کبود....

موسی عصایش
محمد کتابش
و تو چشمانت...

جمله شاعرانه برای بیو

یک بار به اصرار تو عاشق شدم ای دل...
این بار اگر اصرار کنی / وای به حالت...!...

ما را به غیر یاد تو اندر ضمیر نیست...

آرزوی دل بیمار منی ...
صحتی
عافیتی
درمانی...

بوی زلف او
حواسم را
پریشان کرد
و رفت........ ...

دردم به جان رسید و طبیبم پدید نیست
داروفروشِ خسته دلان را دُکان کجاست؟...

تو نرم نرم نگاهم کن
من قول میدهم
قدم قدم برایت بمیرم...

متن شاعرانه برای بیو تلگرام

با من کنار بیا
همچون ماه
با نیمه ی تاریکش...

کدام خانه ؟
کدام آشیانه ؟
صد افسوس
بی تو شهر پر از آیه های تنهاییست...

صبح بی تو
رنگ بعد از ظهر یک آدینه را دارد...

متن شاعرانه برای بیو اینستاگرام

گفتی سر خود گیر و ازین کوی برون رو
این رابه کسی گوی که پا داشته باشد...

با من کنار بیا
همچون ماه
با نیمه ی تاریکش...

بهای وصل تو
گر جان بُود
خریدارم ......

یک استکان پر از چای و حس بودن باهم
نمی دهم به جهان این خلوصِ چایِ دوتایی...

چشمانت شبیه برف هزار ساله ای است
که زندگی را
از یاد زمین برده...

هر سو که نظر کنم تو هستی...

اشعار زیبا برای بیو

هرکسی یک دلبر جانانه دارد
من تو را...

به خدا هیچ کس در نظرم غیر تو نیست
لا شریک لک لبیک خیالت راحت...

من تو را والاتر از تن
برتر از من دوست دارم...

بیو شاعرانه

مانده ام چگونه تو را فراموش کنم
تو با همه چیز من آمیخته ای...

شعرهایم
مثل دامنت
کوتاه
باد که می وزد
شاعرترمی شوم...

وحدت
عشقست این جا
نیست دو
یا تویی
یا عشق
یا اقبال عشق...

هرکسی روی تو را دید از این کوچه نرفت
و هم اینک سبب وسعت تهران شده ای...

گمت
کردم
مانند
لبخندی
در عکس های کودکی ام...

جان به جانان همچنان مستعجل است...

متن بیو شاعرانه برای واتساپ

گمت
کردم
مانند
لبخندی
در عکس های کودکی ام...

هرکسی روی تو را دید از این کوچه نرفت
و هم اینک سبب وسعت تهران شده ای...

دوش در خوابم در آغوش آمدی
وین نپندارم که بینم جز به خواب...

متن بیو شاعرانه برای تلگرام

غالبا در هر تصادف می رود چیزی ز دست
لحظه ی برخورد چشمت با نگاهم دل برفت...

مرا خیال تو
بى خیال عالم کرد
همان خیال تو
ما را دچار این غم کرد...

مرا زیستن بی تو، نامی ندارد
مگر مرگ من
زندگی نام گیرد...

میل من سوی شما
قصد توسل دارد...

اسراف کرده ایم خودمان را به پای عشق
چون کودکی که در پی یک توپ پاره بود...

وه چه شود اگر شبی
بر لب من نهی لبی
تا به لب تو بسپرم
جان به لب رسیده را...

بیوی شاعرانه

شده ای قاتل دل
حیف ندانی که ندانی ...

صد بار گفتمش
وسط حرف من نخند
یکبار خنده کرد
بیا عاشقش شدم...

تمام دارایی من دلی ست
که احرام بسته و
قصد طواف نگاه تو را کرده...

بیو شاعرانه

یک بار به اصرار تو عاشق شدم ای دل...
این بار اگر اصرار کنی / وای به حالت...!...

لب تر نکن اینقدر
که زجرم بدهی باز
یک مرتبه محکم
بغلم کن که بمیرم...

آغوش تو آرام ترین جای زمین است...

بوی زلف او
حواسم را
پریشان کرد
و رفت........ ...

چسبیده ام به تو
بسان انسان
به گناهش
هرگز ترکت نمی کنم...

همدردی و هم دردی و درمان دل ما
ای هرچه بلا
هرچه جفا
هرچه شفا
تو...

بیوهای شاعرانه زیبا

هوشم نماند با کس اندیشه ام تویی بس...

یک نفر از جنس احساس تو می خواهد دلم
یک نفر مثل خودت
اصلا تو می خواهد دلم...

گفتی سر خود گیر و ازین کوی برون رو
این رابه کسی گوی که پا داشته باشد...

متن بیو شاعرانه

رفتی ای آرام جان
آتش بجانم کرده ای
نشتر غم را فرو
در استخوانم کرده ای...

دریای هستی من
از عشق توست سرشار
این را به یاد بسپار...

چسبیده ام به تو
بسان انسان
به گناهش
هرگز ترکت نمی کنم...

بی تو تاریک نشستم
تو چراغ که شدی ؟!...

تا دستت را می گیرم
بی اختیار
دست می کشم
از تمام دنیا...

ای تف به جهان تا ابد غم بودن
ای مرگ بر این ساعت بی هم بودن...

بیو تلگرام

تا که شطرنج تویى
مات منم، کیش منم

من همانم که تمامم شده وقف دل تو

عذابست این جهان بی تو
مبادا یک زمان بی تو

بیو اینستاگرام

شاید نمی دانی ولی
از خود خلاصم کرده ای

ای در دلم نشسته
از تو کجا گریزم؟

ای عشق
تو را دارم
و دارای جهانم

من با تو پر از عشقم
و دور از تو پر از هیچ

حیف نیست
بهار
از سر اتفاق بغلتد در دستم
آن وقت تو نباشی..؟!

بار اول که دیدمت
محو تماشایت شدم
جای سلام
در ذهن خود
بوسه به لب هایت زدم…

بیو شاعرانه

بارها پرسیده ای
از نحوه ی دل دادنم

چشم تو در چشم من
دیگر نمی دانم چه شد…

میخرم ناز تو
این ناز خریدن دارد
دل سپردن به تو، از خویش بریدن دارد…

با چای تو باشد
سر صبحی چه شود ، عشق

آغوش تو و
گرمی یک جرعه غزل وای…

بیوی شاعرانه

به جای اینکه خیال محال من باشی
نمیشود که بیایی
و مال من باشی ؟…

دیوانه ی رویت منم
من از چشم تو مدهوشم…

هوایت می زند بر سر
دلم دیوانه می گردد

چه عطری درهوایت هست
نمی دانم
نمی دانم…

من تو را والاتر از تن
برتر از من دوست دارم..

اشاره ای نظری
یا کرشمه ای با تو

به شوق روی تو
با سر دویدنش با من…

لب های تو لب نیست، عذابیست الهی

باید که عذابی بچشم، گاه به گاهی…

متن بیو شاعرانه

چشمانت شبیه برف هزار ساله ای است
که زندگی را
از یاد زمین برده…

گفتی سر خود گیر و ازین کوی برون رو

این رابه کسی گوی که پا داشته باشد…

تلخ شد
طعم شیرین شعرهایم
افتاد
شکست
فنجان سفید گل مشکی…

متن بیو شاعرانه برای واتساپ

بوی آبان می آید
بوی کسی که دارد توی نسیم
برای تو شعر عاشقانه می خواند!…

درد دارد که کسی باعث دردت باشد
که تو از درد دلت با دل او حرف زدی

و اما نیمه شبی من خواهم رفت از دنیایی که مال من نیست
از زمینی که مرا بیهوده بدان بسته اند…

شاد باش و فارغ و آمن ، که من
آن کنم با تو که باران با چمن

غصه ها فانی و باقی همه زنجیر به هم
گر دلت از ستم و غصه برنجد تو بخند

آنان که به سرمستی ماطعنه زنانند
بگذار بمانند به خماری که ز ما هیچ ندانند!!

متن بیو شاعرانه برای اینستاگرام

دل ناله کند از من من ناله کنم از دل یارب تو قضاوت کن دیوانه منم یا دل

گر یک نفست به زندگانی گذرد مگذار که جز به شادمانی گذرد

دل ناله کنه از من
من ناله کنم از دل
یارب تو قضاوت کن
دیوانه منم یا دل

بیو شاعرانه

دنیا همه شعر است به چشمم
اما شعری که تکان داد مرا چشم تو بود.

تا به کی باشی و من
پی به حضورت نبرم ؟

آرزوی منی
ای کاش به گورت نبرم…

کیستی که من
این گونه به جد
در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم …......

وحدت
عشقست این جا
نیست دو
یا تویی
یا عشق
یا اقبال عشق...

باقلبی که سمت چپ هست،
نمیشه راه راست رفت......

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم...

بیوهای شاعرانه

من آنِ توام
مرا به من
باز مده......

گمت
کردم
مانند
لبخندی
در عکس های کودکی ام...

معشوق من شعر است
و هر شعر
وقتی نوشته میشود
یک وصال است ....

متن بیو شاعرانه

من که بیدارم
از جدایی توست
تو چرایی به نیمه شب بیدار ؟...

به دلم میگویم آن یوسفی هم که به کنعان برگشت استثنابود...
تو غمت را بخور...

نگاهت آباد ای عشق!
اما،
پلک بر هم زدنت
خانه خرابم کرده است...

نقاش نیستم ! اما تمام لحظه های بی تو بودن را درد میکشم .......

و کسی که تورا دیده باشد
پاییز های سختی خواهد داشت...

گر عشق من از پرده عیان شد عجبی نیست
پوشیدن این آتش سوزنده محال است......

جمله شاعرانه برای بیو

خوش نمی آید به جز روی تو ام روی دگر...

با آن همه دلداده
دلش بسته ی ما شد
ای من به فدای
دل دیوانه پسندش........

خواب نمیبرد مرا ، یار نمیخرد مرا
مرگ نمیدرد مرا آه چه بی بها شدم...

متن بیو شاعرانه

گره ی کور دلم
دست تو را
میطلبد...

ای قلب امیدی به رسیدن که نمانده
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم...

من اتفاقی بودم
که انگار
تنها
در چشمان تو رخ میداد......

می نویسم باران
دیگر پروانه و باد خود می دانند
پاییز است یا بهار...

میخواستم که سیر ببینم تورا...؛ نشد!
ای چشم بیقرار! چه جای خجالت است؟!...

اکنون که بدون تو نشستیم
با خاطره هایت همه جا دست به دست ایم...

متن بیو

در اینکه زن ،
یک اثر هنریست
شکی نیست !...

بیا...
دنیا نمی ارزد
به این پرهیز و این دوری...

كه گُناهِ دگَران
بَر تو نَخواهند نِوشت
من اَگر نیكَم و گَر بَد
تو برو خود را باش...!

متن بیو تلگرام

در میان این همه گل گشتم و عاشق نشدم
تو چه بودی که تورا دیدم و دیووانه شدم...

چنان نماند
چنین نیز هم نخواهد ماند!

مارا جز خیالی آرام طلبی نیست ز دنیا...!

اوقاتِ خوش آن بود
که با دوست به سر رفت
باقی همه،بی حاصلی و
بی خبری بود..!

زندگی را ارزش غم خوردن نیست آنقدر محکم بخند تا ندانی غم چیست

ساقیا امشب صدایم با صدایــــــــت ساز نیـــــــست
یا که من مست و خرابم یا که سازت ساز نیست

متن بیو شاعرانه

فراسوی نیک و بد، آسمانی است آبی...

اى جامِ به هم ریخته، صدبار نگفتم
با سنگ دلان یار مشو، مى شكنندت ؟!...

شده باران بزند بر بدن پنجره ات

ناگهان بغض بیفتد به تن حنجره ات

جملات بیو شاعرانه

ما از تبار پرستوهاییم؛ رسم ما پر کشیدن است و بس!

نیش عقرب خوشتر از زهر دوست
که دوست بر دل میزند و عقرب به پوست

مژه بر هم نزدم آینه سان در همه عمر
بسکه در دیده من شوق تماشای تو بود

لبخند تو خلاصه ی خوبی هاست
لختی بخند خنده ی گل زیباست

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من

خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

متن بیو شاعرانه و احساسی

عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی

دوست داشتن نم نم باران ست
کم کم می آید و به درازا می کشد
بارانى دوستت دارم

زندگی زیباست اگر زیبا ببینی اش
زندگی زیباست اگر زیبا حسش کنی
زندگی زیباست اگر زیبا درکش کنی

متن هایی برای بیو

تُ شیرین ترین
تکرارِ زندگی منی …

سقوطم از
چشای تو
چه مرگ شاعرانه ای میشه......

ای که
نزدیکتر
از جانی و پنهان ز نگه...
هجر تو
خوشترم آید ز وصال دگران.......

دلم در دست او گیر است،
خودم از دست او دلگیر
عجب دنیای بیرحمی،
دلم گیر است و دلگیرم...

دلم تنگ است
دلم می سوزد از باغی که میسوزد
نه دیداری
نه بیداری
نه دستی از سر یاری
مرا آشفته می دارد
چنین آشفته بازاری...

من
شاهدِ نابودىِ دنیاى منم
باید بروم
دست به کارى بزنم ......

متن بیو شاعرانه برای واتساپ

از جنون من و
حسٖن تو سخن بسیارست
قصهٔ ما و تو
از لیلی و مجنون کم نیست...

به شرط
آبرو یا جان،
قمار عشق کن با ما
که ما جز باختن،
چیزی
نمی خواهیم ازین بازی!...

گفتی سر خود گیر و ازین کوی برون رو
این رابه کسی گوی که پا داشته باشد...

متن بیو شاعرانه برای تلگرام

خُدا میداند
شِعر برایم
مُعجزه ی اَست که نامِ تو را فریاد میزنم !
اِجابت شو مَن به تو ایمان دارم...!...

همه ماهر شده اند...
یک نفر هزاران نفر را,
با هم دوست دارد...!
اما من!
ناشیانه به یک نفر,
دل میبندم هزاران بار️️...

گویند حریفان
که برو یار دگر گیر
مشکل همه این است
که چون او دگری نیست...

عاشق
غم اسباب
چرا داشته باشد
دارد همه چیز
آن که تو را
داشته باشد...!
صائب تبریزی...

هر صبح
آفتاب
از نخستین برگ
شناسنامه ی تو
سر می زند...
تقویم
زیر پای تو
ورق می خورد......

دوستت دارم همان قدر که نمیگویم !
همان قدر که نمیدانی !
همان قدر که نمی آیی...