از زمانی که پدر و مادر متوجه می شوند که جنسیت فرزندشان چیست، برای انتخاب اسم به تکاپو می افتند. اصلا روزهای انتخاب اسم برای هر پدر و مادری خاطره انگیز است و هیچ گاه از یادشان نمی رود. البته گاهی اختلاف نظرهایی بر سر انتخاب اسم مناسب وجود دارد ولی در آخر والدین با مشورت و جستجو و صبر بالاخره به نام مورد نظرشان می رسند. تانما در این مطلب نمونه هایی از ده ها اسم دختر با حرف ز را برایتان جمع آوری کرده است؛
اسم دختر گیلکی با حرف ز
زرج : کبک.
زرکا : از انواع مرغان آبی.
زفه : جوانه درختان.
زیبه : از پرنده گان.
اسم دختر مذهبی با حرف ز
زمزم : نام چشمه ای که به خاطر دعای مادر حضرت اسماعیل در مکه نمایان شد
زوفا : گیاهی معطر از خانواده نعنا
زیتون : از اسامی قرآنی و یکی از میوه هایی که در قران به آن سوگند خورده شده،نماد فلسطین و همچنین صلح و انسان دوستی
زیتونه : یک دانه زیتون
اسامی دخترانه هم وزن با حرف ز
زرین و درین
زرین : زرگون، زری، زرین فام، طلایی
درین : دُر، ساخته شده از دُر، (به مجاز) گران بها و قیمتی
زوفا و زویا
زوفا : گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع
زویا : زویا در زبان مازندرانی به معنی درخشان می باشد. در زبان روسی عزیز بابا .در زبان هندی پاک. در زبان ایتالیایی یکه و بی همتا .
زهرا و زهره
زهرا : روشن و درخشان، لقب حضرت فاطمه (س)
زهره : جرئت، شهامت، زهره دان، مراره
زهیرا و زهرا
زهیرا : شکوفه دار و درخت پرشکوفه
زهرا : روشن و درخشان، لقب حضرت فاطمه (س)
اسم دختر کردی با حرف ز
زریان : معنی: باد جنوب، باد دبور، باد سرد.
زیوین : معنی: نقره ای، نقره گون
اسم دختر ترکی با حرف ز
زَرخانیم : زربانو
زَرلی : زر پوش
اسم دختر باستانی با حرف ز
زادمهر : برآمده از روشنایی
زرافشان : افشاننده سیم و زر
زراندام : از نام های برگزیده
زربانو : نام دختر رستم و خواهر بانو گشتاسب
زرستان : نام دختر ارجاسب
زرشام : نام دختری از خاندان جمشید
زرگیس : از نام های برگزیده
زرگیسو : از نام های برگزیده
زرمان : زرمانند و بسیار زیبا
زرنگار : از نام های برگزیده
زری : منسوب به زر، زر دار
زرین : طلایی
زرین بانو : از نام های برگزیده
زرین چهر : از نام های برگزیده
زرین چهر : از نام های برگزیده
زُمرد : گوهر، از سنگ های قیمتی
زیبا : خوبروی، خوش چهره
زیبا دخت : از نام های برگزیده
زیباچهر : خوش رو
زیبارخ : از نام های برگزیده
زیباروی : از نام های برگزیده
زیبنده : شایسته، سزاوار
زیور : آرایش، پیرایه، زینب و زینت
زینب : نام درختی خوشبو و خوش منظر
زینت : آذین، آرایش، پیرایه، تزیین، حلیه، زیب، زیور
اسم دختر طرفدار با حرف ز
زمزم : نام چشمه ای که به خاطر دعای مادر حضرت اسماعیل در مکه نمایان شد
زوفا : گیاهی معطر از خانواده نعنا
زیتون : از اسامی قرآنی و یکی از میوه هایی که در قران به آن سوگند خورده شده،نماد فلسطین و همچنین صلح و انسان دوستی
زیتونه : یک دانه زیتون
زادمهر : برآمده از روشنایی
زرافشان : افشاننده سیم و زر
زراندام : از نام های برگزیده
زربانو : نام دختر رستم و خواهر بانو گشتاسب
زرستان : نام دختر ارجاسب
زرشام : نام دختری از خاندان جمشید
زرگیس : از نام های برگزیده
زرگیسو : از نام های برگزیده
زرمان : زرمانند و بسیار زیبا
زرنگار : از نام های برگزیده
زری : منسوب به زر، زر دار
زرین : طلایی
زُمرد : گوهر، از سنگ های قیمتی
زیبا : خوبروی، خوش چهره
زیبا دخت : از نام های برگزیده
زیباچهر : خوش رو
زیور : آرایش، پیرایه
اسم دختر زیبا با گل با حرف ز
زرگل : زرین گل
زرین گل : آن كه چون گلی زرین زیبا و درخشان است
اسم دختر کوتاه با حرف ز
زری
معنی: پارچه یا لباسی که در آن نخهای طلایی به کار رفته است، نخ طلا یا نقره یا گلابتون، طلایی، منسوب به زر
ریشه: فارسی
اسم دختر خاص مختوم به الف با حرف ز
زُلفا
معنی: (زلف = موی بلندِ سر، گیسو + الف (پسوند نسبت))، منسوب به زلف؛ (به مجاز) زیبایی زلف معشوق؛ (در عربی، زلفی)
ریشه: عربی
زرتا
معنی: همتای زر، درخشان و زیبا چون طلا
ریشه: فارسی
زرکا
معنی: به زبان گیلکی به معنی نوعی پرنده
ریشه: فارسی
زگما
معنی: نام پلی در زمان سلوكیان كه سلوكیه را به شهر آپاما وصل می كرد.
ریشه: فارسی
زلیخا
معنی: نام همسر عزیز مصر كه مفتون زیبایی یوسف (ع) شد.
ریشه: عربی
زمیرا
(دخترانه و پسرانه)
معنی: بلبل
ریشه: عبری
زوشا
(دخترانه و پسرانه)
معنی: زیبا، نیکو، دلربا، از ریشه اوستایی زوش، نام نیای منوچهر پادشاه پیشدادی
ریشه: فارسی
زوفا
معنی: گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع
ریشه: عربی
زویا
معنی: زویا در زبان روس به معنی عزیز پدر می باشد. در گویش محلی طبرستان، به معنی درخشان، روشن و نورده است. معانی دیگر: زندگی، زنده، دوست داشتنی
ریشه: فارسی
زهرا
معنی: روشن، درخشان ، نام دختر پیامبر(ص)
ریشه: عربی
زهیرا
معنی: (زهیر در عربی = شکوفه دار و درخت پرشکوفه + الف (پسوند نسبت ساز) )، به معنی شکوفه دار، درخت شکوفه دار، به ضم ز و فتح ه و سکون ی، درخت پر شکوفه، دختر زیبا و با طراوت
ریشه: عربی
زیبا
معنی: آن كه یا آنچه دیدنش چشم نواز و خوشایند است، دلنشین، مطبوع
ریشه: فارسی
زینا
معنی: نام دختر نوح نبی
ریشه: عبری
زینا
معنی: مخفف زیناوند، لقب تهمورث پادشاه پیشدادی
ریشه: فارسی
اسم دختر امروزی با حرف ز
زُلفا
معنی: (زلف = موی بلندِ سر، گیسو + الف (پسوند نسبت))، منسوب به زلف؛ (به مجاز) زیبایی زلف معشوق؛ (در عربی، زلفی)
ریشه: عربی
زوفا
معنی: گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع
ریشه: عربی
اسم دختر با حرف ز
زردیس : به شكل زر
زرگل : زرین گل
زرناز : مركب از زر( طلا) + ناز(كرشمه)
زُلفا: (زلف = موی بلندِ سر، گیسو + الف (پسوند نسبت))، منسوب به زلف؛ (به مجاز) زیبایی زلف معشوق؛ ریشه عربی)
زمرد : نام سنگی قیمتی به رنگ سبز
زوفا : گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع
زویا : زویا در زبان روس به معنی عزیز پدر می باشد. در گویش محلی طبرستان، به معنی درخشان، روشن و نورده است. معانی دیگر: زندگی، زنده، دوست داشتنی
زیبا: آن که یا آنچه دیدنش چشم نواز و خوشایند است، دلنشین، مطبوع
زیتون : از اسامی قرآنی و یکی از میوه هایی که در قران به آن سوگند خورده شده،نماد فلسطین و همچنین صلح و انسان دوست