خیلی وقت ها پدر و مادر برای انتخاب فرزندشان دچار سردرگمی می شوند چون هم می خواهند اسمی زیبا و پرمعنا انتخاب کنند هم اینکه می خواهند اسمی باشد که به راحتی تلفظ شود. حالا اگر پدر و مادر فرزندشان پسر باشد، انتخاب اسم باز هم برایشان سخت می شود و شاید مجبور شوند با سرچ در فضای مجازی و مشورت با دیگران به اسم دلخواهشان دست یابند. تانما در این مطلب یک سری نام پسرانه با حرف ر برایتان جمع آوری کرده که واقعا جالب است؛

اسم پسر با ر

راتین:رادترین، بسیار جوانمرد، هم چنین اسم یکی از سرداران اردشیر دوم پادشاه ساسانی

راد:جوانمرد، سخاوتمند، بخشنده، بزرگمنش، خردمند، دانا

رادان:مرکب از راد به معنی جوانمرد + پسوند نسبت، کسی که منسوب به جوانمردی است،

رادبرزین: از شخصیت های شاهنامه فردوسی

رادبه:مرکب از راد (بخشنده یا خردمند) + به (خوبتر، بهتر)

رادفرخ:از شخصیت های شاهنامه، نام آخورسالار هرمز پادشاه ساسانی

رادمان: از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی

رادمهر :مرکب از راد (بخشنده) + مهر (خورشید)، نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی

رادنوش :مرکب از راد (جوانمرد، بخشنده) + نوش (نیوشنده)

اسم پسرانه با ر

اسم پسر با ر

اسم پسر با حرف ر

رادین:بخشنده، جوانمرد

راشا:راه عبور

رام:از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبین

رام برزین:از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از بزرگان و مشاوران درگاه خسروپرویز پادشاه ساسانی

رامان:نام وزیر کیقباد پادشاه کیانی

رامبد:نگهبان و پاسدار آرامش

رامشاد:مرکب از رام (آرام یا مطیع) + شاد (خوشحال)، آنکه شخصیتی آرام و شاد دارد.

رامتین :دارای آرامش ، آسوده خاطر

رامیاد:زامیاد، نام روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی در قدیم

رامین :عاشق ویس در منظومه ویس و رامین

رایان:اندیشمند، فکر کننده، فکور، مرکب از راه (فکر و اندیشه) + پسوند فاعلی

رایبد:به ضم ب، به معنی حکیم، دانا، دانشمند، خداوندگار خرد،

رایین:نام سردار اردشیر دوم پادشاه ساسانی

رایان:راهنما

رزمان:نام یکی از سرداران دیلمیان

رسا:به صدای واضح که به راحتی قابل شنیدن است (به گوش می رسد) گفته می شود،

رستار:نجات یافته، رها شده

اسم پسرانه

اسم پسر با حرف ر

رستم:در زبان قدیم ایرانی مرکب از رس (بالش، نمو) + تهم (دلیر، پهلوان)، نام پهلوان اسطوره ای شاهنامه فردوسی

رشنواد:از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی در زمان همای مادر داراب و شناسنده داراب و به حکومت رساننده او

رغمان:از شخصیت های شاهنامه فردوسی است و نیز اسم یکی از سرداران ایرانی در زمان هرمز پادشاه ساسانی

رکسار:پهلوان، قدرتمند، نام یکی ازپهلوانان افسانه ای ایران باستان و نام افسانه ای به همین نام

روزبه:به معنی بهروز، خوشبخت، از شخصیتهای شاهنامه، نام موبد بهرام گور پادشاه ساسانی، نام اصلی سلمان فارسی از یاران معروف پیامبر(ص)

روزبهان:نام عارف بزرگ قرن ششم، ابونصر بقلی شیرازی معروف به شیخ شطاح

روزمهر:خورشید روز، درخشان

روشاک:نام یکی از سرداران ایرانی در جنگ اسکندر مقدونی

روهان:نیک سیرت و پارسا، زاهدان دین زرتشت را گویند، مرکب از روه به معنای (سیرت نیک) + پسوند نسبت

رهام:از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز پهلوان ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی

رهان:نام یکی از سرداران پارسی در جنگهای باختر

رهی:غلام، بنده

ریموند (Raymond): این نام از یک کلمه آلمانی گرفته شده و ترکیبی از ragin به معنی تصمیم گیری و Mund به معنای محافطت کننده است.

رونالد (Ronald): این نام از regin به معنی “نصیحت، تصمیم گیری” گرفته شده است.

ریچارد(Richard):ریچارد ریشه آلمانی دارد و از Roc به معنی قدرت و Hard به معنی قوی و سخت کوش مشتق شده است.

رابرت(Robert):رابرت نامی فرانسوی با ریشه آلمانی است. این نام از عناصر مترادف hrōd به معنای” مشهور” و berth به معنای “روشن، مشهور” گرفته شده است.

روحان : از ریشه روح است به معنی پاکی است ؛ پاک و مقدس از ریشه لاتین

رایان : (اَعلام) نام كوهی در حجاز و نام شهری و روستایی است ودر میان اسم های انگلیسی از ریشه ایرلندی و به معنی ِ «شاه» است.

رودین : رود = فرزند به ویژه پسر + ین (پسوند نسبت)) (به مجاز) فرزند پسر.

راما:منسوب به رام، یکی از تجلیات وشنو در اساطیر هندی

رایا: اسم دخترانه و پسرانه به معنی آنکه مورد توجه خداوند است، فکر و اندیشه ریشه سانسکریت

نام پسرانه

نام پسر با ر

اسم پسر کردی با ر

راژور یعنی جایی بالا، حاکم

روژیار یعنی آفتاب، زمانه؛ روزگار؛ اسم روژیار در ثبت احوال به عنوان اسم دختر ثبت شده است.

اسم روژمان یعنی اندیشه نورانی، مانند روز

روژهات یعنی روزها

راژان

راویژ یعنی تدبیر

اسم راویار یعنی رهرو، رهگذر کردی هورامی

روژند یعنی نور خورشید

اسم رامان یعنی در شگفت

ریبوار یعنی رهگذر

ریوان یعنی رهگذر

ریباز یعنی راه و شیوه

ریناس یعنی رهشناس

ریبین یعنی رهشناس، دورنگر، راهبین، دوراندیش، آینده نگر.

ریبین یعنی دورنگر، راهبین

ریکه وت یعنی کردی

ریزان یعنی وارد، ماهر

رزگار یعنی رستگار، آزاد

روژان

ریبین یعنی راهنمای راه- بیننده راه

اسم پسر

اسم پسر کردی با ر

اسم پسر گیلکی با حرف ر

رشاموج، اسم تاریخی، از سرداران.

روخان، رودخانه.

روزمان، اسم تاریخی، از سرداران.

اسم پسر مازنی با ر

رایکا: مازندرانی و گیلکی: = ریکا به معنی پسر، محبوب و مطلوب. اسم فارسی هم هست. اینستاگرام NameFarsi را ببینید: instagram.com/NameFarsi

رسام

روجین: پنجره

روماک: صادق، منظم، صاف و تمیز، محکم، در گویش مازندران راست و منظم

رهام

اسم پسر مختوم به الف با ر

رَجا

معنی: امیدوار بودن، امیدواری، امید
ریشه: عربی

رَها

معنی: اسم پسرانه و دخترانه به معنی نجات یافته و آزاد، با آزادی، آزادانه، رهایی
ریشه: فارسی

رادا

معنی: منسوب به راد
ریشه: فارسی

راشا

معنی: سرسبز و خرم و با طراوت، راهِ شادی، راه عبور
ریشه: فارسی

راما

معنی: منسوب به رام، یکی از تجلیات وشنو در اساطیر هندی
ریشه: سنسکریت

رسا

معنی: ویژگی صدایی که به وضوح قابل شنیدن است، موزون و بلند، آنچه به راحتی قابل درک است، بلیغ؛ (به مجاز) رشید و خوش قد و قامت
ریشه: فارسی

رضا

معنی: رضایت، راضی، خشنود؛ رضا این است که بنده از مشیّت حق گله نکند و نامرادی را رضای حق بداند، هشتمین امام شیعیان
ریشه: عربی

اسم پسر باستانی با ر

راتین : بخشنده. یکی از سرداران اردشیر دوم

راد : بخشنده

رادمان : سخاوتمند . نام سپهدار خسرو پرویز

رادمهر : مهربخش. نام سردار داریوش سوم

رادین : بخشندگی

رازقی : گل سپید، گونه ای انگور

رامتین : نام چنگ نواز نامی خسروپرویز

رامیار : کسی که ایزدرام(شادمانی) یاور اوست

رامین : نام یکی از فرزندان کیخسرو

رپیتون : گاه نیمروزی

رَتوشتَر : نام برادر بزرگتر اشوزرتشت

رَتوناک : دارای بزرگی و سروری یکی از بزرگان هخامنشی

رَخشان : تابان، از سرداران داریوش

رَزین : واژه پهلوی به چم زورمند

رَسام : نام پیکار نگار بهرام گور

رستم : بالش و روینده. پسر زال پهلوان نامی ایران

رشن : نام یکی از مفسران اوستا

رَشنُو : ایزد دادگری و آزمایش

رشنواد : نام سپهدار همای بهمن

رَنگوشتَر : نام برادر بزرگ اشوزرتشت

رها : آزاد

رُهام : نام یکی از پهلوانان ایرانی. پسر گودرز

رهی : آزاد، رها

روزبِه : نام وزیر بهرام گور

روشاک : نام یکی از سرداران ایرانی در جنگ اسکندر

روشن : تابان ، درخشان

رویین تن : نام دیگر اسفندیار پسر گشتاسب کیانی

ریوند : میوه ریواس

اسم پسر

اسم پسر باستانی با ر

اسم پسر کوتاه با ر

رَجا

معنی: امیدوار بودن، امیدواری، امید
ریشه: عربی

رَها

معنی: (پسرانه و دخترانه) به معنی نجات یافته و آزاد، با آزادی، آزادانه، رهایی
ریشه: فارسی

رَهی

معنی: غلام، بنده، چاکر؛ راهی و مسافر

ریشه: اوستایی - پهلوی

راد

معنی: جوانمرد؛ آزاده؛ بخشنده، سخاوتمند، خردمند، دانا، حکیم
ریشه: فارسی

رسا

معنی: ویژگی صدایی که به وضوح قابل شنیدن است، موزون و بلند، آنچه به راحتی قابل درک است، بلیغ؛ (به مجاز) رشید و خوش قد و قامت
ریشه: فارسی

رضا

معنی: رضایت، راضی، خشنود؛ رضا این است که بنده از مشیّت حق گله نکند و نامرادی را رضای حق بداند، هشتمین امام شیعیان
ریشه: عربی

ریو

معنی: ریونیز، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی
ریشه: فارسی

اسم پسر خارجی با ر

ریموند (Raymond): این نام از یک کلمه آلمانی گرفته شده و ترکیبی از ragin به معنی تصمیم گیری و Mund به معنای محافطت کننده است.

رونالد (Ronald): این نام از regin به معنی “نصیحت، تصمیم گیری” گرفته شده است.

ریچارد(Richard):ریچارد ریشه آلمانی دارد و از Roc به معنی قدرت و Hard به معنی قوی و سخت کوش مشتق شده است.

رابرت(Robert):رابرت نامی فرانسوی با ریشه آلمانی است. این نام از عناصر مترادف hrōd به معنای” مشهور” و berth به معنای “روشن، مشهور” گرفته شده است.

رایا : آن که خداوند به او توجه دارد .
رشا : آهوبره

اسم پسر در شاهنامه با ر

رخش = نام اسب رستم

رستم = پسر زال و رودابه . قهرمان اسطوره ای شاهنامه

رویین = از سرداران تورانی . پسر پیران

رهام = از سرداران ایرانی . پسر گودرز

ریو = از سرداران ایرانی . داماد طوس

ریو = پسر کاووس

آیا این مطلب مفید بود؟ 4
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید