اگر به دنبال انتخاب اسم برای فرزندتان هستید، خیلی عجله نکنید! شما می توانید آرام آرام و با صبوری بهترین و زیباترین اسم را برای فرزندتان انتخاب کنید. هر چند اگر سلیقه ی پدر و مادر در انتخاب اسم خیلی متفاوت باشد شاید در نهایت خیلی با سختی به نتیجه ی مطلوب برسند اما به هر حال با اندکی تحمل و فرصت دادن می توان نام خوبی را بر کودک نهاد. تانما در این مطلب نمونه های خوبی از چندین نام پسر را که با حرف م آغاز می شود، برگزیده است؛

اسم پسر با م

مازار :یکی از سرداران مادی کورش
مازنه :مازندران در اوستا
مازیار :نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان
ماکان :نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی
ماندگار :پایدار، ماندنی
مانوش :نام پسر کی پشین و پدربزرگ لهراسب
مانی :نام پیکر نگار نامی در دوران شاپور
ماهان :نام پسر کیخسرو پسر اردشیر پسر غباد
ماهر :زبر دست
ماهوار :از گوشه های موسیقی
ماونداد :نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
مزدا :دانای بزرگ، پروردگار
مزدک :نام پسر بامداد در دوران ساسانی
مشیا :نام نخستین مرد در اوستا
منوچهر :پهلوان نژاد. نام نیای سیزدهم اشوزرتشت. نام ششمین پادشاه پیشدادی
منوشفر :نام پدر منوچهر شاه پیشدادی
مه زاد :از نام های برگزیده
مِهراب :نام پادشاه کابل و پدر رودابه
مهران :یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی
مهربان :نگهبان روشنایی و مهر
مهرجو :از نام های برگزیده
مهرداد :نام چوپانی که کوروش را پرورش داد
مهرزاد :زاده مهر
مهرگان : جشن ملی ایران
مهرمَس :مهر بزرگ یا بزرگ مهر. نام نیای ششم اردشیر بابکان
مهرنوش :نام یکی از چهار پسران اسفندیار
مهریار :از نام های برگزیده
مِهرین :از نام های برگزیده
مهیار :از نام های برگزیده

میکسا : معنی: کودکی که نشان از بزرگان دارد. در مراجع لاتین این واژه به معنای ماکسیمیوس کوچک آمده است که خود ماکسمیوس یه معنای بزرگترین است.

مینوس minos : در اساطیر یونانی نام پادشاه کرت پسر زئوس

ماسیس : نام کوه آرارات

میلان : ریشه رومی، معنی : خواهش ، آرزو ، مهربان ، بخشنده

مهام: ریشه عربی، معنی کارهای دشوار و بزرگ

مِهراس:راه و طریق بزرگان، نام پدر الیاس پیغمبر(ع) نامی عبری

میکائیل:مقرب، نام فرشته ی روزی ها

مهراج:مهاراجه، عنوان هر یک از افراد طبقه ای ممتاز در هند، شاه، امیر

اسم پسرانه

اسم پسر با حرف م

اسم پسر زردشتی با م

ماونداد :نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان

ماهانداد : داده ماه، بخشیده ماه، نام یکی از دادوران نامدار...

مشی :نام نخستین مرد در فرهنگ ایران باستان برابر با آدم...

میشه : مشی

اسم پسر کردی با م

ماردین یعنی نام یکی از شهرهای کردستان ترکیه

مامش یعنی نام طایفه ای بزرگ در مکریان کردستان

ماژان یعنی بزرگان، همچنین مکانی در شهرستان بیرجند NameFarsi.com

میتا یعنی دوست

میدیا یعنی تلفظ انگلیسی از نام ماد

میشا یعنی گل همیشه بهار

اسم پسر گیلکی با حرف م

ماز : نام کوهی میان گیلان و مازندران.

مازیار : اسم تاریخی، سردار معروف و ملی.

ماکان : اسم تاریخی، سردار معروف.

ماکرد : اسم تاریخی.

ماناد : اسم تاریخی، پسر جستان از سلسله جستانیان.

ماناذر : اسم تاریخی.

ماندار : اسم تاریخی، از سرداران.

مرتیا : اسم تاریخی، از سرداران.

مرداویج : اسم تاریخی، از شاهان زیاری.

مرزبان :اسم تاریخی، از شاهان باستانی گیلان

مشیز : اسم تاریخی، از سرداران.

موتا : از شاهان باستانی گیلان.

اسم پسر در شاهنامه با م

مرداس : پدر ضحاک که به دست پسر کشته شد

مردوس : سردار توران

منشور : از بزرگان توران

منوچهر : نوه ایرج و ماه آفرید . هفتمین شاه ایران که صدوبیست سال پادشاهی کرد

مهراب : پدر رودابه

میلاد : سردار ایرانی

نام پسرانه با م

اسم پسر در شاهنامه با م

اسم پسر مازنی با م

ماتیرسا

مازیار: اسپهبد مازیار، مقر حکومت در شهریارکوه درشمال سمنان وجنوب ساری

مرداد: نام باستانی، نامی برگرفته از قوم بزرگ باستانی آمردها در آمل

مرداویج: حاکم طبرستان و ری

اسم پسر ترکی با م

مئشین: (Meşin) چرم از پوست گوسفند. تیماج.

ماراق: (Maraq) کشش. جاذبه. دلبستگی. رغبت. علاقه. ذوق. میل. هوس. اشتیاق. شور. کنجکاوی. قفل چوبی پشت در. کلون. کاهدان.

ماران: (Maran) هر یک از اجزاء چهارگانه چرخ ارابه. جالیز. بستان. خانه کوچک.

مارقان: (Marqan) تضمین. گارانتی.

مالان: (Malan) سفید.

ماناس: (Manas) خوی. مزاج. هیبت. شکوه. نوعی حشره زیان آور. (Polylla fullo). داستانی مشهور میان قرقیزها.

مانای: (Manay) ساحه. قسمت. بخش.

ماوی: (Mavi) نیلگون. آبی.

مایانا: (Mayana) جای بلند و دست نیافتنی که لانه عقاب باشد.

مرگن: (Mərgən) تفنگچی. شکارچی ماهر. ماهر.

ملر: (Mələr) گریان. نالان. چارپای خانگی. زبان بُز.

ملن: (Mələn) گروه ماهیها در دریا. آب راکد. زمین بایر.

موْتون: (Motun) تمام. کامل.

موران: [مغ] (Muran) رودخانه.

مونار: (Munar) سراب.

مویان: (Muyan) ثواب. صلح.

میشیل: (Mışıl) حالت کسی که در کمال راحتی خوابیده باشد. صدای نفس کشیدن آرام.

میندیل: (Mındıl) ریز. کوچک.

مینیش: (Miniş) سواری. طرز سواری. عبا.

مینیل: (Mınıl) موی. گیسو.

اسم پسر مختوم به الف با م

مارتیا

معنی: آدمی، انسان
ریشه: اوستایی - پهلوی

مانا

معنی: (صفت از ماندن) ماندنی، پایدار؛ (در پهلوی) مانند و مانند بودن.
ریشه: فارسی
(دخترانه و پسرانه)

میشا

معنی: همیشه جوان، همیشه بهار
ریشه: فارسی
(دخترانه و پسرانه)

اسم پسر

اسم پسر مختوم به الف با م

اسم پسر باستانی با م

مازار : یکی از سرداران مادی کورش

مازنه : مازندران در اوستا

مازیار : نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان

ماکان : نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی

ماندگار : پایدار، ماندنی

مانوش : نام پسر کی پشین و پدربزرگ لهراسب

ماهان : نام پسر کیخسرو پسر اردشیر پسر غباد

ماهر : زبر دست

ماهوار : از گوشه های موسیقی

ماونداد : نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان

مزدا : دانای بزرگ، پروردگار

مزدک : نام پسر بامداد در دوران ساسانی

مشیا : نام نخستین مرد در اوستا

منوچهر : پهلوان نژاد. نام نیای سیزدهم اشوزرتشت. نام ششمین پادشاه پیشدادی

منوشفر : نام پدر منوچهر شاه پیشدادی

مه زاد : از نام های برگزیده

مِهراب : نام پادشاه کابل و پدر رودابه

مهران : یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی

مهربان : نگهبان روشنایی و مهر

مهربُرزین : دارنده برترین مهر. نام پسر فرهاد در دوره بهرام پنجم

مهرپرور : از نام های برگزیده

مهرپوی : از نام های برگزیده

مهرپیکر : از نام های برگزیده

مهرجو : از نام های برگزیده

مهرداد : پادشاه اشکانی و از نامهای پارتی و پهلوی

مهرزاد : زاده مهر

مهرگان : جشن باستانی پاییزه ایرانیان در مهرماه

مهرمَس : مهر بزرگ یا بزرگ مهر. نام نیای ششم اردشیر بابکان

مهرنوش : نام یکی از چهار پسران اسفندیار

مهریار : از نام های برگزیده

مِهرین : از نام های برگزیده

مهیار : از نام های برگزیده

مویز : دانه خشک انگور

اسم پسر خارجی با حرف م

مارتیک : ( ریشه ارمنی )

مینوس minos : در اساطیر یونانی نام پادشاه کرت پسر زئوس

مارسل Marcel: اسم فرانسوی مردانه مارسل به معنی جنگجوی کوچک

مارک (Mark): در افسانه آرتور، پادشاه مارک، فرمانروای کرن وال بوده است. نام او احتمالا منشا سلتیک دارد و از کلمه اسب گرفته شده است.

مایکل(Michael): (در زبان عبری به معنای “چه کسی خدا را دوست دارد؟ “است). در قرون وسطی، مایکل به عنوان کاپیتان سپاه آسمانی در نظر گرفته می شد.

متیو (Matthew): متیو فرمی از نام مبلغ مسیحی، نویسنده انجیل برای اولین بار در عهد جدید است. نام او از کلمه عبری Mattathia به معنای هدیه الهی گرفته شده است. این نام در عهد قدیم بسیار رایج بود.

میکسا : کودکی که نشان از بزرگان دارد. در مراجع لاتین این واژه به معنای ماکسیمیوس کوچک آمده است که خود ماکسمیوس یه معنای بزرگترین است.

ماتیکان matikan : نام پسربزرگ جغتای از فرماندهان مغول

ماسیس : نام کوه آرارات

اسم پسر با م

اسم پسر خارجی با حرف م

اسم پسر یونانی با م

مینوس

در اساطیر یونانی نام پادشاه کرت پسر زئوس

آیا این مطلب مفید بود؟
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید