وقتی پدر و مادر قرار است برای کودک خود نامی زیبا انتخاب کنند، شاید از ماه ها درگیر این مسأله شوند و بارها نام انتخابی رو عوض کنند و نامی جدیدی پیدا کنند. اما با کمی صبر و تحمل و جستجوی زیاد می توان به نام دلخواه رسید. البته ناگفته نماند که انتخاب اسم با برخی حروف کمی سخت است و نیاز به صرف زمان بیشتری دارد. حالا اگر به دنبال اسم پسر با حرف و هستید این مطلب تانما را از دست ندهید؛
اسم پسر با حرف و
واته :ایزد آب در اوستا
وخش :روشنایی یا رویش. نام چهاردهمین نیای آدرباد مهر اسپند
وخش داد :آفریده روشنایی، نام یکی از سرداران هخامنشی
وخشور :پیام آور
ورجاوند :مقدس و نورانی . از نیاکان شاه بهرام
ورزم :شعله آتش، گرمی آتش
وَهمنش :خوش منش، نیک منش
وُهومن :ریشه اصلی بهمن امروزی
ویسپرد :از بخش های اوستا
ویشتاسب :نخستین پادشاه همزمان با اشوزرتشت
ویکتور : ریشه انگلیسی ، تلفظ: victor معنی: پیروز شدن، ظفریافتن
ویگن : ریشه ارمنی ، تلفظ: vigen معنی: بیژن
وارتان: نامی ارمنی، نام پسر بلاش پادشاه اشکانی
واروژان: نامی ارمنی کبوتر نر
وادا: نامی با ریشه آشوری، مکان مقدس
واران: نامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی که بهرام نام داشتند می دادند.
وارونا: نام یکی از خدایان هندی
نام پسر زرتشتی با و
ونداد : خواهش، امید، آرزو، نام پسر سوخر از خاندان قارن
ویستور : گشوده و منتشر شده
اسم پسر کردی با و
وریا یعنی هوشیار
وانیار یعنی باسواد
وارو یعنی رهگذر
اسم پسر گیلکی با حرف و
والای : تلاطم
وردان : در لغت به معنای زگیل است اما در معنای کل به معنی عدالت، پاکی و شاگردان نیز معنی می دهد.
ورنا : نام باستانی و کهن گیلان، جوان و برنا، نیک و خوب
وشمگیر : صیاد و شکارکننده ی بلدرچین، نام یکی از ملوک دیالمه ی حکومت آل زیار
ولکین : اسم تاریخی
ونداد : بشارت دهنده ی امید و آرزو، نام یکی از حکمرانان طبرستان و سرداران پادوسبانی
ونداسفان
وهادان
وهرز : نیکو آفریده شده و آهسته، نام یکی از سرداران انوشیروان
وهسودان : از شاهان سلسله جستانی
اسم پسر در شاهنامه با و
ورازاد : شاه سپیجاب . سردار توران
ویسه : پدر پیران . از بزرگان توران
اسم پسر مازنی با و
ونداد: اسپهبد ونداد هرمز در جنوب ساری، پدربزرگ مازیار (نامی با ریشه پهلوی نیز هست)
اسم پسر ترکی با و
وورغون : دلباخته وشیفته،مفتون،شیدا،فریفته وواله گشته
وولکان : کوه آتشفشان
اسم پسر مختوم به الف با و
وادا
معنی: مکان مقدس
ریشه: آشوری
وارونا
معنی: نام یکی از خدایان هندو
ریشه: سنسکریت
والا
معنی: بالا عزیز، گرامی، محترم، دارای ارج و اهمیت، اصیل، نژاده
ریشه: عربی
ورزا
معنی: نام پسرفرشید، پسر لهراسپ پادشاه کیانی
ریشه: فارسی
ورنا
معنی: برنا جوان، برنا، خوب و نیک
ریشه: فارسی
وریا
معنی: قوی و درشت هیکل ، چکش آهنی بزرگ
ریشه: فارسی
وستا
معنی: اوستا، نام کتاب مقدس زرتشتیان
ریشه: فارسی
ولا
معنی: دوستی، محبت
ریشه: عربی
وهنیا
معنی: بهنیا، کسی که از نسل خوبان است
ریشه: فارسی
ویریا
معنی: همت، یکی از کمالات ششگانه که یک بوداسف باید به آن برسد.
ریشه: فارسی
اسم پسر لری با حرف و
ویرا یعنی یاد و خاطره، اسم دختر و پسر
اسم پسر باستانی با حرف و
واته : ایزد آب در اوستا
وخش : روشنایی یا رویش. نام چهاردهمین نیای آدرباد مهر اسپند
وخش داد : آفریده روشنایی، نام یکی از سرداران هخامنشی
وخشور : پیام آور
ورجاوند : مقدس و نورانی . از نیاکان شاه بهرام
ورزم : شعله آتش، گرمی آتش
ورساز : جوان آراسته و زیبا
وَرَهرام : نماد پیروزی
وَسپار : بخشنده
وَسنه : نام کوهی در اوستا
وفادار : از نام های برگزیده
وَلخش : بلاش، پادشاه اشکانی
وهامان : نام پدر سلمان فارسی
وَهمنش : خوش منش، نیک منش
وُهومن : ریشه اصلی بهمن امروزی
ویسپرد : از بخش های اوستا
ویشتاسب : نخستین پادشاه همزمان با اشوزرتشت
اسم پسر کوتاه با حرف و
ویو
معنی: گیو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز و از پهلوانان بزرگ ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
ریشه: فارسی
اسم پسر خارجی با حرف و
وارونا : (ریشه سانسکریت ) نام یکی از خدایان هندی
وارتان : ( ریشه ارمنی ) نام پسر بلاش اول پادشاه اشکانی
ویگن : (ریشه ارمنی ) بیژن
واران varan : نامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی که نامشان بهرام بوده داده اند.
ویلیام(William): ویلیام از wil به معنای تمایل و Helm به معنای حفاظت تشکیل شده است.
اسم پسر یونانی با حرف و
واران
نامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی که نامشان بهرام بوده داده اند.
اسم پسر پرطرفدار با حرف و
وخش داد :آفریده روشنایی، نام یکی از سرداران هخامنشی
وخشور :پیام آور
ورجاوند :مقدس و نورانی . از نیاکان شاه بهرام
ورزم :شعله آتش، گرمی آتش
وَسنه :نام کوهی در اوستا
وفادار :از نام های برگزیده
وهامان :نام پدر سلمان فارسی
وَهمنش :خوش منش، نیک منش
وُهومن :ریشه اصلی بهمن امروزی
ویسپرد :از بخش های اوستا
اسم پسر قرآنی با حرف و
واسع : گسترنده ، وسیع، فراخ
ودود : بسیار مهربان و دوست داشتنی، دوست و محبوب
وکیل: کارساز و مدبر، ازاسماءحسنی، مباشر، کارگزار، نایب، جانشین
وهاب: بسیار بخشنده، یکی از نام های خداوند
اسم پسر عربی با حرف و
واثق: مطمئن، معتمد
واجد: دارنده، دارا، از نامهای خداوند
واسط: میانجی، نشیننده میان قوم
واصل: رسنده، پیوسته، رسیده
والا : بالا عزیز، گرامی، محترم، دارای ارج و اهمیت، اصیل، نژاده
وجاهت : صاحب جاه و مقام، زیبا بودن، قشنگی
وجیه الدین : صاحب مقام در دین
وحدت: یگانگی، اتحاد ، تنهایی
وحید : بی همتا، تک، تنها، فرد، فرید، مجرد، منفرد، واحد، یکتا، یگانه
ولید : زاده، مولد، کودک
ولا : دوستی و محبت
وقار: بردباری، متانت و سنگینی
ولی مراد : آنکه مراد او علی است