جستجوی اسم برای کودک کار آسانی نیست و باید به اندازه ی کافی وقت گذاشت. البته گاهی واقعا برای پدر و مادر انتخاب اسم واقعا سخت می شود چون فاکتورهای مختلفی برای نامگذاری دارند مثلا خاص بودن، هم وزن بودن با نام خودشان یا اصرار روی حرف خاصی از الفبا. در این مطلب نمونه ای از اسامی پسرانه با حرف ی را می خوانید که تانما بخوبی آن ها را جمع آوری کرده است؛

اسم پسر با حرف ی

یادگار :اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذارد
یزدان داد :موبدی در سده نهم که در کرمان می زیسته
یزدان مهر :از نام های برگزیده
یزدان یار :از نام های برگزیده
یزدانشاه :نام پسر انوشیروان دادگر
یزدگرد :نام پادشاه ساسانی
یَسنا :از بخش های اوستا

یاسان: ریشه ترکی ، معنی : سزاوار

یونا: عبری ، هدیه خداوند

یاشا: ریشه ترکی، به معنی زنده باد و آفرین

یاشار: ریشه ترکی، به معنای جاویدان و همیشه زنده

یحیی: نامی عبرانی به معنای تعمید دهنده

یاکوب(یعقوب): نام عبرانی، فرزند اسحاق و پدر پیامبران بنی اسرائیل

یهودا: نامی عبرانی به معنای ستایش و حمد

یورام: نامی عبرانی به معنای خدا برمن است

یادا: نامی با ریشه آشوری به معنای نشان

اسم پسر گیلکی با حرف ی

یاور : کمک و همراه در امر کشت و زرع و هر کار دیگر.

یاجین : دندانه های اره و داس.

یزدیار :خدایار، نام یکی از سرداران دیلمی

اسم پسر ترکی با حرف ی

یئتکین : تکامل یافته ، بالغ شده، مجرّب.

یئنَر : غالب ، پیروز و چیره

یئنیلمَز : آنکه هرگزشکست نخورده، ملغوب نگردد، صاحب دیانت.

یاربَی : دوست و یاور بیک و آقا

یاردیمجی : کمک کننده ، مدد دهنده

یارقی : عدالت، رٲی وحکم ،شعور

یارقیچ : حاکم ، قاضی، داور

یازقی : سرنوشت ، بخت و طالع ، تقدیر

یاشموت : جوان خوش یمن و مبارک و خجسته ،خوش بخت و اقبال.

یاغیز : سیاه، مایل به سیاهی،خاک

یاکار : سوختن، شعله ور گشتن

یاکان : سوزاننده، آتش زننده

یالچین : صخره بسیار محکم و مقاوم و راست، صخره قائم و تیز

یالمان : تپّۀ قائم و تیز، قلۀ کوه

یالین : شعله، درخشان، درخشش آذرخش.

یامچی : نامه رسان، چاپار، پیک ، قاصد.

یانار : شعله ور، آتش افشان، آتشین.

یورد : وطن، سرزمین، مملکت یا ولایت.

یوکسَک : والا، بلند، فوق، عالی.

یولاچ : رهبر، راهنما، ایلچی، پیامبر.

یول بارس : پلنگ

ییگیت : جوانمرد، جسور، شجاع. همانطور که در بالا نیز دیدید خیلی از اسم های ترکی پسرانه معنی جسور دارند.

ییلماز : انصراف ناپذیر، کسی که از گفته اش عدول نکند، بی باک.

یٶنتَم : مِتُد، روش و اصول، قاعده

یاشار : عمرکننده، زندگی کننده، اسم محبوب ایرانی.

اسم پسر مختوم به الف با ی

یادا

معنی: نشان
ریشه: آشوری

یارا

معنی: توانایی، قدرت
ریشه: فارسی
(دخترانه و پسرانه)

یارتا

معنی: همتای یار، همچون یار
ریشه: فارسی

یاشا

معنی: به معنی زنده باد !، آفرین ! زنده باشی
ریشه: فارسی - عربی

یوحنا

معنی: انعام توفیقی خداوند، نام یکی از اجداد مسیح، نام یکی از حواریون مسیح (س)
ریشه: عبری

یونا

معنی: به معنی خداوند می دهد، نام دیگر حضرتِ یونس (ع)
ریشه: عبری

یهودا

معنی: حمد، نام پسر یعقوب (ع)
ریشه: عبری

اسم پسر باستانی با حرف ی

یادگار : اثر و نشان که کسی از خود باقی بگذارد

یزدان داد : موبدی در سده نهم که در کرمان می زیسته

یزدان مهر : از نام های برگزیده

یزدان یار : از نام های برگزیده

یزدانشاه : نام پسر انوشیروان دادگر

یزدگرد : نام پادشاه ساسانی

یَسنا : از بخش های اوستا

اسم پسر خارجی با حرف ی

یورام : خداوند بر من است

یونا : یونس،کبوتر

اسم پسر قرآنی با ی

یاسین : نام سی و ششمین سوره قرآن مجید، از اسامی حضرت رسول (ص)

یدالله : ترکیب دو اسم یدو الله ( دست و خدا)

یونس : کبوتر، دهمین سوره قرآن کریم، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل

یعقوب : کبک نر. جمع: یعاقیب. پسر اسحاق و پدر حضرت یوسف.

یمین: توانگری، برکت و سعادت

یاقوت: سنگی قیمتی به رنگ های سرخ ، زرد و کبود

آیا این مطلب مفید بود؟ 1
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید