روز پیروزی کاوه وفریدون چه روزی است وچه آیین هایی دارد

21 مهر ماه روز جشن رام روزی و پیروزی کاوه و فریدون در تقویم ایران نام گذاری شده است، فریدون یکی از شخصیت های باستانی واساطیری ایران است. او پادشاه پیشدادی بود که براساس شاهنامه فردوسی پسر آبتین و از نسل جمشید بود و با یاری کاوه آهنگر بر ضحاک ستمگر چیره شد و او را در کوه دماوند زندانی کرد. سپس خود پادشاه جهان گشت.

با تانما همرا شوید تا در مورد پیروزی کاوه وفرویدون بر ضحاک مار دوش بیشتر بدانید :

پیروزی کاوه وفریدون ضحاک

پیروزی کاوه و فریدون

پیروزی کاوه و فریدون

ضحاک چنان از فریدون به ترس و بیم افتاده بود که روزی بزرگان و نامداران را انجمن کرد تا بر دادگری و بخشندگی او گواهی بنویسند و آن را مُهر کنند - همهٔ بزرگان موبدان از ترس جانشان با ضحاک هم داستان شدند و بر دادگری او گواهی کردند.

در همین هنگام بانگی از بیرون به گوش ضحاک رسید که فریاد می کرد - فرمان داد تا کسی را که فریاد می کند به نزدش ببرند - او کسی نبود جز کاوهٔ آهنگر.

کاوه فریاد زد که فرزندان من همه برای ساختن خورش مارانت کشته شدند و هم اکنون آخرین فرزندم را نیز می خواهند بکشند - ضحاک فرمان می دهد تا فرزند او را آزاد کنند و از کاوه می خواهد تا او نیز آن گواهی را مُهر کند. کاوه نامه را پاره کرده و به زیر پا می اندازد و بیرون می رود.

سران از این کار کاوه به خشم می آیند و از ضحاک می پرسند چرا کاوه را زینهار دادی؟ او پاسخ می دهد که نمی دانم چرا پنداشتم میان من و او کوهی از آهن است و دست من بر کاوه کوتاه.

زمانی که کاوه از بارگاه ضحاک بیرون می آید چرم آهنگریش را بر سر نیزه ای می زند و مردم را گرد خود گروه می کند و به سوی فریدون می روند.

این در جهان نخستین بار بود که پرچم به دست گرفته شد تا دوستان از دشمنان شناخته شوند.

فریدون با دیدن سپاه کاوه شاد شد و آن پرچم را به گوهرهای گوناگون بیاراست و نامش را درفش کاویانی نهاد.

فریدون پس از تاج گذاری پیش مادر می رود و رخصت می گیرد تا به جنگ با ضحاک برود. فرانک برای او نیایش می کند و آرزوی کامیابی. فریدون به دو برادر بزرگ تر از خودش به نامهای کیانوش و پرمایه می گوید تا به یاری آهنگران رفته و گرزی مانند سر گاومیش بسازند. آن گرز را گرز گاو سر می نامند.

روز پیروزی کاوه و فریدون

پیروزی کاوه و فریدون

پیروزی کاوه و فریدون

فریدون در روز ششم ماه (ایرانیان به روز ششم ماه خرداد روز می گفتند) با سپاهیان به جنگ ضحاک رفت. به نزدیکی اروند رود که تازیان آن را دجله می خوانند می رسد.

فریدون از نگهبان رود خواست تا همهٔ سپاهیانش را با کشتی به آن سوی رود برساند؛ ولی نگهبان گفت فرمان پادشاه است که کسی بدون فرمان (مجوز) و مُهر شاه اجازه گذر از این رود را ندارد.

فریدون از شنیدن این سخن خشمگین شد و بر اسب خویش (گلرنگ) نشست و بی باکانه به آب زد. سپاهیانش نیز به پیروی از او به آب زدند و تا آنجا داخل آب شدند که زین اسبان به درون آب رفته بود. چون به خشکی رسیدند به سوی دژ (قلعه) ضحاک در گنگ دژهوخت رفتند.

فریدون یک میل مانده دژ ضحاک را دید. دژ ضحاک چنان سربه آسمان می کشید که گویی می خواست ستاره از آسمان برباید. فریدون بی درنگ به یارانش می گوید که جنگ را آغاز کنند و خود با گرز گران در دست و سوار بر اسب تیزتک، چو زبانهٔ آتش از برابر دژبانان ضحاک جهید و به درون دژ رفت.

فریدون، نشان ضحاک را که جز به نام پروردگار بود، به زیرکشید. با گرز گران، سردمدارانِ ضحاک را نابود کرد و برتخت نشست.

داستان پیروزی کاوه و فریدون

لقب فریدون اژدهاکُش می باشد او در اوستا قهرمانی است که شخصیتی نیمه خدایی دارد. فریدون پسر آبتین (اثفیان) است، دومین کسی که هوم را مطابق آیین می فشارد و این موهبت بدو می رسد که پسری چون در شاهنامه، فریدون از نژاد جمشید است

و پدرش یکی از قربانیان ضحاک. مادرش فرانک او را به دور از چشم ضحاک به یاری گاو ناموری به نام «بَرمایه» یا «پُرمایه» در بیشه ای پرورش می دهد. تا زمانی که کاوه با مردمان به نزد فریدون می روند و وی را به رزم با ضحاک می کشانند

او چرم پارهٔ کاوه را با پرنیان و زر و گوهر می آراید و آن را درفش کاویانی نام می نهد و به کین خواهی بر می خیزد. برادران فریدون به فرمان او پیشه وران را وا می دارند که گرزی برای او تهیه کنند که بالای سر آن گاوی باشد. چون گرز گاوسرحاضر می شود،

فریدون به سوی کاخ ضحاک می رود. فرستادهٔ ایزدی راز گشودن طلسم های ضحاک را به فریدون می اموزد. در نهایت فریدون به کاخ وارد می شود و از شبستان صحاک که خوبرویان در آنجا گرفتار هستند شهرنواز و آرنواز، دختران جمشید را نجات می دهددر آخر وقتی با ضحاک روبرو می شود،

گرز گاوسر را بر سر او می کوبد و چون پیک ایزدی او را از کشتن ضحاک باز می دارد، با بندی که از چرم شیر فراهم می کند دست و پای ضحاک را می بندد و در غاری در دماوند او را زندانی می کند. سپس فریدون بر تخت می نشیند و حکومت می کند. برخی جشن مهرگان را یادبودی از به تخت نشستن فریدون می دانندفریدون داشته باشد.

فریدون در ادبیات فارسی با نوعی جادوگری و پزشکی نیز در ارتباط است و همیشه مقبولیتی عامه داشته است هرچند که در متن های پهلوی جزء گناهکاران به شمار رفته و حتی آمده است که او نخست بی مرگ آفریده شده بود، ولی به دلیل ارتکاب گناه میرا شدپیروزی فریدون بر ضحاک او را به مقام پیروزمندترین مردمان (بعد از زرتشت) می رساند و باعث می شود بخشی از فرهٔ جمشید را که گریخته به دست آورد

در خصوص او در شاهنامه آمده است:

فریدون فرخ فرشته نبود ز مشک و ز عنبر سرشته نبود

بداد و دهش یافت آن نیکوئی تو داد و دهش کن فریدون توئ

جشن پیروری کاوه و فریدون


جشن پیروزی کاوه و فریدون، در میان جشن های مردم منطقه بندپی بابل و منطقه سوادکوه جشنی وجود دارد به نام 26 عیدماه معادل 28 تیرماه شمسی که جشن پیروزی فریدون بر ضحاک می باشد بدین گونه که نیروهای فریدون در ییلاق دمیلرز جمع گردیده و در ییلاق نهراسب (نی راست) درفش کاویانی برافراشته گردیده و سپاهیان اسکان می یابند

تا با لشگریان ضحاک که در کوه(روستای کنونی) فیل بند مستقرند مقابله کنند، پس از پیروزی فریدون بر ضحاک با برافروختن مشعل خبر پیروزی از البرز کوه به منطقه جلگه ای اعلام میگردد که این سنت (برافروختن مشعل یا فانوس) تا سالهای نه چندان دور نیز اجرا می شد.

از مراسم این جشن نیز می توان به اجرای مسابقات کشتی در آن روز ،که نماد نبردتن به تن فریدون و ضحاک می باشد،اشاره کرد.

'رسوم روز پیروزی کاوه و فریدون

جشن رام روزی همچنین جشنی در ستایش ایزد رام بود. "رام"، ایزد شادمانی، آشتی و بخشنده ی چراگاه های فراخ بود. گفته می شود او به تن آدمی جان می بخشید.
ابوریحان بیرونی نام این جشن را "رام روچ" نوشته است. جشن رام روزی در سرزمین خوارزم بیشتر شناخته شده بود.

به گواه بسیاری، آغاز جشن مهرگان روز نخست یا دوم مهر است که در زمان ساسانیان به مهرروز(شانزدهم) مهر جابجا شد و رام روز شش روز پس از آن و برابر با بیست و یکم مهر بود. جشن مهرگان تا زمان تازش مغولان همچنان جشنی فراگیر بود ولی شوربختانه پس از آن کم فروغ و بی فروغ شد.

ثبت جشن رام روزی در تقویم باستانی ایرانیان حاکی از آن است که چنین روز و چنین ماهی همواره در اعصار متمادی مایه ی امید و پیروزی حق بر باطل بوده و هست. نسبت دادن ماه پیروزی به یمن عدد هفت در تولد مردان معاصر نشان از ریشه های تاریخی دلبستگی آزادگان این سرزمین به آزادی و رهایی از بند ماردوشان در ماه مهر دارد و جشن رام روزی نیز در همین ماه قرار دارد.

پس از پیروزی فرویدون کاوه ، فریدون ضحاک را به زنجیر می كشد هر چند كه از رزمندگان و سربازان سوادكوهی طرفدار فریدون نیز شهیدان بسیاری بر خاک می افتند.

مردم سوادكوه معتقدند كه روز پیروزی فریدون بر ضحاک، روزی است كه طبیعت نیز به خاطر این پیروزی، جان تازه ای در كالبدش دمیده می شود و شكوفا می شود و مردم بدین مناسبت جشن و پایكوبی برپا می كنند.

اما مردم شاد سوادكوه كه تا هزاران سال پس از پیروزی فریدون در این روز جشن برپا می كنند و آن را شادی نوروز می نامند، شهادت جوانان خود را در روز جنگ فریدون و ضحاک از یاد نبردند.

آنان به یاد شهدای خود، هنوز كه هنوز است، مشعل هایی درست می كنند و بر ستون ایوان یا درخت های جلوی خانه خود نصب می كنند.

آیا این مطلب مفید بود؟ 1
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید