زندان زنان قرچک در جنوب تهران
آیا نان زندان زنان قرچک را شنیده اید ؟ در «بهشت» بچهها از مردها میترسند چون معمولاً مرد نمیبینند؛ از صبح که چشمشان را باز میکنند تا شب که چشم روی هم میگذارند، هیچ مردی را نمی بینند؛ سروکارشان فقط با مادرشان است و چند زن دیگر؛ اینجا هیچ مردی حق ورود ندارد.بچههای بهشت در زندان نه تنها مردها را بلکه تاریکی شب و روی ماه و مهتاب را هم ندیدهاند و اگر هم دیده باشند، به ندرت اتفاق افتاده است.
در زندان همه چیز از جنس مادر و فرزندی است؛ چه مادرانی که بچههایشان را در آغوش دارند و تر و خشکشان میکنند و شیر میدهند و چه زنانی که با شکمهای برآمده روی تختهایشان نشستهاند و روزها را در انتظار مادر شدن سپری میکند و برخی از آنها هم برای چندمین بار قرار است مادر شوند.
زندگی زنان سرپرست خانوار در زندان ها
زنانی که به هر دلیلی همسرانشان، همراهشان نیست و مجبور هستندبرای امرار معاش وارد بازار کار شوند. بازاری بی رحم که اوضاع نابسمان اقتصادی، بی رحمترش میکند؛آنقدر بیرحم که گاهی آنها را پشت میلههای سرد زندان میفرستد.
در حال حاضر تعداد قابل توجهی از زنان در زندانهای کشور به سر میبرند؛بانوانی که بسیاری از آنها به دلیل بدهی مالی غیر عمد راهی زندان شدهاند؛ افرادی که جرم عمدیمرتکب نشدهاند اما به دلیل نواسات بازار رقابتی یا کم تجربگی در رجوع به شغلی جدید،بدهکار شده و لطافت زنانهشان اسیر قصاوت شاکیان خصوصی میشود که بسیاری از آنها حق دارندو به دنبال حقوق از دست رفته خودشان هستند و البته بعضی هم نه.
هر چند ورود آقایان به زندان زنان ممنوع است اما این قاعده استثناهایی هم دارد؛ آن هم زمانی که زندانیان متاهل با درخواست قبلی، ساعاتی را در سوئیتهای ملاقات خصوصی در کنار همسرشان میگذرانند و با هم خلوت میکنند. قبلاً زندانیان برای ملاقات خصوصی به زندان رجاییشهر میرفتند و بعد از آن هم کانکسهایی برای ملاقاتهای خصوصی تعبیه شد تا اینکه ساختمان ملاقات خصوصی زندان شامل 6 سوئیت با سرویس بهداشتی ، حمام و آشپزخانه مجزا در هر اتاق، تکمیل و راهاندازی شد.
شاید بگویید مگر آدم زندانی حال و حوصله ملاقات خصوصی و این قرتی بازیها را دارد؛ اولاً همه زنانی که در زندان زنان هستند، سارق و قاتل نیستند بلکه برخی از آنها، کسانیاند که دست روزگار و سرنوشت و شاید یک بی مبالاتی در صدور چک یا ضمانت، پایشان را به زندان باز کرده ثانیاً همین که مرد برای ملاقات همسرش به زندان میآید، خودش یک دلگرمی است و آن طور که مسولان زندان مسئول بهداری توضیح میدهد: «همه کسانی که وارد زندان میشوند، ابتدا به قرنطینه انتقال مییابند.
در قرنطینه، زندانیان هر روز توسط پزشک ویزیت میشوند و یک پرستار، آموزشهای اولیه بهداشتی را ارائه میکند. همچنین از تمام کسانی که در معرض خطرند، آزمایش میگیریم. البته آزمایش به ویژه آزمایشهایی مثل H.I.V اجباری نیست اما با توجه به توضیحات و آموزش هایی که دریافت میکنند، افزون بر 95 الی 96 درصد زندانیان در بدو ورود به صورت داوطلبانه آزمایش میدهند و میتوانیم بیماری هایشان را در همان ابتدا تشخیص دهیم.»گویند باید زندانی باشید تا انتظار برای ملاقات را بفهمید.زنان زندانی بر اساس نوع جرم، سن و سال و حتی تابعیت شان از بقیه جدا شدهاند؛ چند سالن به نگهداری زندانیان مواد مخدر، یک سالن به زندانیان جوان 18 تا 25 سال، یک سالن به زندانیان سرقت و یک سالن هم که معروفترین یا شاید بتوان گفت بهترین سالن زندان است، به مادران و زندانیان باردار اختصاص دارد.
اینجا همه ایرانی نیستند؛ افغانستانی، بنگلادشی، بولیویایی و زندانیان سریلانکایی نیز در کنار زندانیان زن ایرانی اما در سالنی جدا زندگی میکنند.