شاعرانه هایی زیبا در وصف شب یلدا

برای وصف کردن شب یلدا و خاطرات زیباش از هر طریقی می شه وارد شد و یکی از اون راه ها نوشتن شعره که اهالی ادب این کار رو خوب بلدن. سال هاست که شب یلدا بهونه ی خوبی شده برای توصیف های عاشقانه، ادبی و شاعران خیلی خوب و ظریف و با لطافت سوژه ی یلدا رو برای شعرهاشون انتخاب کردن. اتفاقا متن های تبریک و شادباش یلدا ، وقتی شعرگونه باشه اثرگذاری و زیبایی بیشتری پیدا می کنه. اگر دنبال شعرهای عاشقانه و لطیف یلدایی هستید، تانما مجموعه ای شعر شب یلدا براتون تهیه کرده که در زیر می خونید؛

شعرهای زیبای یلدایی

شب یلدا ، شب یلدا ، عطر پیرهن تو داره
شب یلدا ، شب یلدا ، تو رو یاد من می یاره

شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب

شب هجرانت ای دلبر، شب یلدا است پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری

شعر شب یلدا

شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهار زندگانی است

شب یلدا شب فر و کیان است
نشان از سنت ایرانیان است

لبی سرد و دلی افسرده داریم

به سر افکار تیپا خورده داریم

رسد پایان پاییز و از آغاز

هزاران جوجه ی نشمرده داریم

شعر عاشقانه شب یلدا

به صد یلدا الهی زنده باشی / انار وسیب وانگورخورده باشی
اگریلدای دیگرمن نباشم، تو باشی وتو باشی وتو باشی
پیشاپیش یلدات مبارک

شب یلدا شد و گرمست تب ناز و نیاز
عشوه از دلبر و عاشق به میان سوز و گداز

شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداده عشق

تک بیت یلدا

شعر نو شب یلدا

روی گلتون به سرخی انار

شبتون به شیرینی هندوانه

خنده هاتون مثل پسته

و عمرتون به بلندی یلدا

شب یلدا مبارک

تو خوشگلترین، خوشتیپ ترین و با کلاس ترین آدم روی زمین هستی

اینم هندونه شب یلدات! بذار تو یخچال تا خنک بشه!

شبای چله، کرسی و پتوی چل تیکه، انار سرخ و چل گیس عاشق

شبای یلدا، آدمای تنها، بخاریای آهنی و غصه ی فردا، قصه های کوتاه و سوز و سرما

شعر غمگین شب یلدا

در همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشق
فال آمد خسته ای از این که یارت مانده ام

سرد می آید به چشم مست من چشمت و باز
از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام

چه پاییزی، چه احساسی، چجوری میتپه قلبم
زمستون میرسه از راه و من عاشق تر از قبلم

شعر طنز شب یلدا

رویت به سرخی انار شبت به شیرینی هندوونه

خنده ات مثه پسته و عمرت به بلندی یلدا . .

شب یلدا عزیزه هندوانه

اگرچه ترش و لیزه هندوانه !

بهایش را چو پرسیدم ز یارو

بگفتا هیس ! جیزّه هندوانه !

با سلام، اگر در صحت و سلامت به سر می برید،

لطفا به این شماره پیامک خالی بفرستید

طرح سر شماری جوجه های آخر پاییز!

شعر غمگین شب یلدا

شعر شاد شب یلدا

سلام ای دیر آشنای لوند دوران

ای دخترک باز مانده قرون و اعصار

ای بهانه بیداری ادب رنجور ایران

امشب ایران محفل اش هست باتو بیدار . .

یلدا شب پیوند دل و خاطره است

دیدار من و برف لب پنجره است

یلدا شب هندوانه و فال و غزل

کار دل من بی تو ولی یکسره است . .

چه پاییزی، چه احساسی، چجوری میتپه قلبم

زمستون میرسه از راه و من عاشق تر از قبلم

تک بیت شب یلدا

انار و سیب و احساسم نماز و آیه الکرسی
چه بی اندازه خوشحالم که تو حالم رو میپرسی

الا یا ایها الساقی بیا همپای من با من
کتاب حافظ و قرآن بیا دیوونه شو تا من

یلداست،باد موی تو را شانه می کند
مویت نماد حلقه ی از دار می شود

دوبیتی شب یلدا

در لا به لای این شب یلدائی قشنگ جمع پلنگ در بدنت خیره می شود

مهتاب نور خویشتن از یاد می برد وفتی به روشنای تنت خیره می شود

بیا یلدا شب مـن عاشقم باش
بر این دریای ماتم ساحلم باش

کـه دل آرام گیرد وقتی تـو آیی
در این شب های تارم خاطرم باش

یلدا،کنار بستر تو خواب می رود یلدا،کنار بستر تو رقص می کند

یلدا،منم که موی تو را شانه می کشد یلدا که در سرسر تو رقص می کند

دوبیتی شب یلدا

رباعی شب یلدا

دلگرمی ما "ذکر کثیر" است امشب
با آه چقدر دلپذیر است امشب
بی سوز دعا نباید از چله گذشت
ای دل! شب عاشقان تیر است امشب

با آه به عرش می رسد فریادم
شبهای حرم نمی رود از یادم
از شوق حرم تا که شنیدم چله
ناگاه به یاد اربعین افتادم

در وادی توحید پی مقصد باش
اخلاص بیار و آنچه می باید باش
با یاد خدا، شب بلند یلدا
مشغول به "لم یلد و لم یولد" باش

شعر شب چله

شمع و شام شب یلدا و قلم در دستم
بیت بیت غزل از دست تو گریان شده است

شب یلدای من افکار تو و اشعار است
من و این آب اناری که به چشمان شده است

نظر به روی تو هر بامداد نوروزی ست
شب فراق تو هر شب که هست یلدایی ست

شعر شب یلدا

روز رویش چو برانداخت نقاب شب زلف
گفتی از روز قیامت شب یلدا برخاست

شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری

می کند زلف دراز تو به دلهای حزین
آنچه با خسته روانان شب یلدا نکند

شعر برای چله

شعر یلدایی

هم به صبر از شب یلدای فراقت روزی
دل محنت کشم امید نجاتی دارد

هر شبی در غم هجرت شب یلداست مرا
که به سالی به جهان یک شب یلدایی هست

روزهای تیره بر شب ها فزود
عمر من شد یک شب یلدای عشق

شعر شب یلدا

شب یلدا شب عشق و محبت

شب یلدا شب مهر و عطوفت

شب یلدا کنار هم نشستن

شب یلدا گره بر عشق بستن

رفتم شب یلدا به سراغ حافظ

تا حال مرا کند برایم محرز

گفتم که شود بهتر از این احوالم ؟

دیوان به زبان آمد و گفتا که هرگز

یلدا، شب همنشینی و مهمانی

هنگامه عاشقی، غزل افشانی

با آینه سر زدن به بابا طاهر

با لهجه ناب عشق حافظ خوانی

شعر عاشقانه شب یلدا

شب یلدا شب بزم و سرور است

شبی طولانی و غم ها بدور است

شباهنگام تا وقت سحرگاه

بساط خنده و شادی چه جور است

شب یلدا شب شعر و ترانه

شب آجیل و سیب و خندوانه

زنهار که شب دورهمی را تلخ کرده

گرانی با شگردی ناشیانه

تمام ما که ز پروانه ها نشان داریم

برای سینه زدن تا سحر توان داریم

هزار شکر خدا را که در شب یلدا

برای گریه کمی بیشتر زمان داریم …

شعر یلدا عاشقانه

شعر شب یلدا

یلدا که از راه می رسد
طولانی ترین اشک های شبانه های چشمم را
ارزانی خوان چله نشینی ات خواهم کرد…

برایم از عاشقانه هایت بگو
یلدا پر از عاشقانه های پاییز است
که لبخندش را نثار می کند
به عروس سپید زمستان
و پل می زند بوسه ی شب را به مهمانی نور …

گونه هایت سرخی هندوانه
لبخندت انار دانه دانه
گیسوانت هفت اقلیم آجیل
نگاهت مستی و شور جاودانه

شعر غمگین شب یلدا

به یلدای دلت یواشكی زمزمه كن

زیر لب یه یادی از نور دل فاطمه كن

چشماتو خیره كن و سوره والعصرو بخون

یه دعا برا ظهور پسر فاطمه كن

اللهم عجل لولیک الفرج

برهانم ز دردهای زمانه
برقصانم در این بزم شبانه
سحر باش و تا پایان یلدا
غزل خوان به گوش های خانه …

یلدا! کنار سفره رنگین میوه ها
خوش عیش می کنی به تمامی شیوه ها
مهمانمان نمی شود امشب سحر نترس
بر روی هم اگر چه سوارند گیوه ها

شعر طنز شب یلدا

شب یلدا شد و آمد شبانه

پریشان گیسوانش روی شانه

طلب کردم در آن هنگامه ی عشق

ز لبهایش دو قاچ هندوانه

بیا ای دل کمی وارونه گردیم

برای هم بیا دیوونه گردیم

شب یلدا شده نزدیک ای دوست

برای هم بیا هندونه گردیم

به صد یلدا الهی زنده باشی

انار و هندوانه خورده باشی

اگر یلدای دیگر من نباشم

تو باشی و تو باشی و تو باشی

شعر شاد شب یلدا

شعر شب یلدا

شب یلدا، شب دلهای پاک است

شب خندیدن گل های پاک است

شب یلدا شب غم را شکستن

به یاد هم کنار هم نشستن

شب شادی ، شب از غم گذشتن

شب بخشش ، شب از هم گذشتن

شب شادی و شور و مهربانی است

زمان همدلی و همزبانی است

در آن دیدارها تا تازه گردد

محبت نیز بی اندازه گردد

به هرجا محفلی گرم و صمیمی است

که مهمانی در آن رسمی قدیمی است

تک بیت شب یلدا

ما چله نشین شب یلدای ظهوریم

ما منتظر نوبت برپایی نوریم

بلندای شب یلدای من باش

طلوع روشن فردای من باش

یلدا، شب سیب و خنده و شیرینی است

بیرون زدن از حقارتِ خودبینی ست

دوبیتی شب یلدا

یلدا، شب ذکر ناب یا الله است

هنگام تولد دلِ آگاه است

اعلام برائت از شب و تاریکی است

یلدا، شب بارش شکوه ماه است

یلدا آمد و رفت و تو نیامدی

اینگونه سحر شد و باز نیامدی

جانم به فدای نامت یا مهدی

دلم یک سال پیرتر و تو نیامدی

از برگ برگ دفتر من پرت می شوند

معشوق های خسته ی پایان گرفته ام

یلدای چشم های تو را گریه میکنند

موهای رنگ و بوی زمستان گرفته ام

شعر یلدایی

رباعی شب یلدا

با نام خدا محفلمان روشن شد
تکلیف شب منزلمان روشن شد
با ذکر علی علی به سودای بهشت
خوردیم انار و دلمان روشن شد

هنگامهء تودیع خزان است بیا
سرفصل بهار مومنان است بیا
بنگر که به انتظار فردای ظهور
قد شب چله هم کمان است بیا

نور تو طلوع روشن فرداهاست
آیینهء "والنهارْ إذا جلیها" است
تفسیر بلند شب یلدای فراق
مستور به "وَاللیل إذا یغشیها" است

شعر شب چله

آسمان رنگ شب یلدا گرفت

یاد تو آمد به قلبم جا گرفت

تا سحر غم با دلم همخانه بود

از فراغ تو دلم دیوانه بود

دوباره نوبت دیدار یلداست

بدون یار این یلدا چه تنهاست

وجودش نور در این تیره شب بود

بدونش این شب یلدا و سرماست

یه جای اینکه رز یا پونه باشیم

برای هم بیا گلخونه باشیم

نکن تلخی به یمن جشن یلدا

برای هم بیا هندونه باشیم

شعر برای یلدا

بدو که روز کوتاهه / پائیز آخر راهه

هندونه رو آوردی؟ / جوجه هاتو شمردی؟

زمستون میشه فردا / مبارک باشه یلدا

آسمان رنگ شب یلدا گرفت

یاد تو آمد به قلبم جا گرفت

تا سحر غم با دلم هم خانه بود

از فراق تو دلم دیوانه بود

امید که شب یلدا شود شب دل ها
به دور از کینه مثل دریا بیاب دل ها
برهانیم به شور و غوغا خواب دل ها
جان یابیم ز عشق یاران به محراب دل ها
در این شب های سرما به تب و تاب دل ها
باشد یادتان با ما به قاب دل ها…

شعر برای یلدا

شعر یلدایی

شب یلدا بلند است و یگانه
نمی گیرد دلم هرگز بهانه

شب یلدا کنار دوستان باش
برای ما گلی ازبوستان باش

شب یلدا به آجیل و ترانه
بساط میوه ها در کنج خانه

شعر شب یلدا

دوباره نوبت دیدار یلداست

بدون یار این یلدا چه تنهاست

وجودش نور در این تیره شب بود

بدونش این شب یلدا و سرماست

دگر یلدا برایت دل ندارم

نگاهم منتظر بر نور فرداست

همه در شور این یلدا بهارند

انار سرخ بر سفره چه زیباست

ندارم جز تو امشب آرزویی

که با تو هر شب من مثل یلداست

همه چیز به وقت خودش میچسبد

مثل نوشابه تگری در تابستان

مثل باران بهاری در اردیبهشت

مثل برف پنبه ای در یلدا

مثل بودن تو ،همین حالا

شعر عاشقانه شب یلدا

نجوا کن در گوشم

دوستت دارم هایت را

مبادا شب بشنود و کوتاه شود

شعر حافظ کنارش رنگ ببازد

و پلک بزنیم و

صبح شود

صبح شود

صبح شود

دوستت دارم هایت

شعری جدید است

که تابه حال هیچ

شاعری نتوانسته

مثل آن را بسراید

وقتی که شب،یلدا باشد

فصل، زمستان باشد

و روشنی همین فردا باشد

بلندای شب یلدای من باش

طلوع روشن فردای من باش

ولی فردا خدا داند کجایی

همین حالا همین حالای من باش

رباعی شب یلدا

شعر نو شب یلدا

نظر به روی تو هر بامداد نوروزی ست
شب فراق تو هر شب که هست یلدایی ست

هست چون صبح آشکارا کاین صباحی چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من

شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری

شعر غمگین شب یلدا

زلف ماتم دیدگان را شانه ای در کار نیست
دست کوته دار ای مهر از شب یلدای من

هر شبِ عمرم به یادت اشک می ریزم ولی

بعدِ حافظ خوانیِ شب های یلدا بیشتر…

آخرین روز خزان هم چه گریزان شده است

آذرم رفت و دی سرد زمستان شده است

شعر شاد شب یلدا

بر من و یاران شب یلدا گذشت
بس که ز زلف تو سخن رفت دوش

روی سپیدش برادر مه گردون
موی سیاهش پسر عم شب یلدا

زلفش به چهره چون شب یلدا بر آفتاب
یا عکس پر زاع بر اوراق یاسمین

شعر برای شب یلدا

تک بیت شب یلدا

رتبه عرفان شود شام فنا روشنت
قیمت انوار شمع در شب یلدا طلب

شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد
در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد

عمر ابد ز عهده نمی آیدش برون
نازم عقوبت شب یلدای خویش را

شعر شب چله

روز عیشی خواستم زاید چه دانستم که چرخ
حامله دارد به سد ماتم شب یلدای من

شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره

بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره

شب شادی وشـــور و مهربانی است

زمـــــــان همدلی و همزبانی است

شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر

شعر برای یلدا

یلدای چشم های تو برفی ترین شب است
یلدای چشم های تو طوفان می آورد
امشب تمام وسوسه ها در نگاه توست
ابلیس هم به دین تو ایمان می آورد !

آتش گرفته دفتر شعرم به اسم تو
فالی نمانده تا به تو یلدایی اش کنم
بی خود به فال نیک نگیر این ترانه را
عشقی نمانده تا به تو لیلایی اش کنم

هنوزم دست من سرده هنوز آغوش من تنهاست
همه شب هام بدون تو برای من شب یلداست

آیا این مطلب مفید بود؟
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید