اگر شما هم جزء کسانی هستید که به نوشتن بیو برای واتساپ، تلگرام و اینستاگرام علاقه دارید و دوست دارید جمله و متنی کوتاه پیدا کنید که خاص و پر معنی باشد، این روزها فضای مجازی پر شده از این دست جملات که اتفاقا بسته به شخصیت هر کس محتواهای متفاوتی هم دارند. نمونه ای از ده ها متن بیو حسرت را در تانما بخوانید؛

جملات کوتاه اما پرمعنا برای بیو درباره حسرت

بخدا در دل و جانم نیست
هیچ جز حسرت دیدارش...

پاییز هم گذشت و به جز حسرتش نماند
مثل خودت که رفتی و دیگر نیامدی...

باز شب آمد و
تقسیم حسرت آغوشت
بین پهلوهایم...

جملات بیو

حسرت یه عشق واقعی موند رو دلمون آقای قاضی......

در حسرت یک نعره ی مستانه بمردیم
ویران شود این شهر که میخانه ندارد...

می تراود حسرت آغوش از آغوش ما...

بیو واتساپ

پدرم آدم برفی بود
که در حسرت شال و کلاهی برایمان
قطره قطره آب شد...

در حسرت آغوش تو پاییز ترینم...

همه سر خوش از وصالت/ من و حسرت خیالت
همه را شراب دادی و مرا سراب دادی...

جملات بیو

بیو تلگرام

رو سنگ قبر ما بنویسین
حسرت کادوی ولنتاین رو دلشون موند...

از حسرت دیدار همین قدر بدان که
همرنگ شده بخت من و موی سپاهت ...

در دلم حسرت دیدار تو را کاشته ام...

بیو اینستاگرام

چه آرزوهایی که با رفتنت برایم حسرت شد
حسرت........

حسرت به دل مانده
باد،
برای گرفتن
دستِ برگها......

یکی بود
یکی نبود
بیخیال
قسمت نبود...

متن بیو واتساپ

از کسی که دوسش داری
ساده دست نکش
حسرتش دیوونت میکنه...!

آرزو میکنم حسرت دیدن و داشتن اونی که دوسش دارین به دلتون نمونه...

نفس می کشم !

تا به جای مرده ها خاکم نکنند !!

اینگونه است ، حال من …

چیزی نپرس عزیزم !!!

حالم خوب نیست…

بیو حسرت

متن بیو تلگرام

گاهی نگاه به شانه هایم میکنم و میگویم

چه تحملی دارند

چگونه این همه حسرت را با خود حمل میکنند…

حسرت نداشتنت…نبودنت…ندیدنت…خیلی سنگین است…

دستت را روی قلبم نگه دار

میسوزی …

حسرت خیلی چیزها به دلم مانده

چشمان عروسکم رو می گیرم

نمی خوام مثل من ببیند و حسرت بکشد

می ترسم بهانه گیر شود

متن بیو اینستاگرام

مردم از حسرت به پیغامی دلم را شاد کن

ای که میگفتی فراموشت نسازم یاد کن

امشب از حسرت رویت دگر آرامم نیست

دلم آرام نگیرد ، که دل آرامم نیست

پرواز هیچ پرنده ای را حسرت نمیبرم

وقتی قفس چشم های تو باشد

متن بیو حسرت

غم که نوشتن ندارد!
نفوذ می کند در استخوان هایت ،جاسوس میشود در قلبت و آرام آرام از چشم هایت میریزد بیرون

من واسه این که
این انگشتا دیگه نلرزن
خیلی زحمت کشیدم .
دیگه برنگرد

هنوز هم در مقابل نبودنت مقاومت می کنم و با کمری شکسته بی هیچ چاره ای لبخند می زنیم
و تو همچنان نباش

متن درباره حسرت برای بیو

متن درباره حسرت برای بیوی واتساپ

چه بسا آن که به ظاهر آراسته و مایه حسرت شماست

درمانده و محتاج دلداری و یاری شما باشد

کاش به جای دلم ،
دستم را میشکستی که نمک نداشت

خدایا ببخش مرا آنقدر که حسرت نداشته هایم را خوردم

شاکر داشته هایم نبودم

متن درباره حسرت برای بیوی تلگرام

کنارم گذاشتی که تلخم کنی

شرابی شدم ناب ، حسرت بکش …

می دونی الان چی دارم می خورم؟

حسرت یه لحظه دیدنت رو …

در هجوم لحظه های پوچ جدایی ، سکوت تنها یادگار با تو بودن هست

متن درباره حسرت برای بیوی اینستاگرام

چقدر باید بگذرد
تا من در مرور خاطراتم
وقتی از کنار تو رد می شوم،
تنم نلرزد
بغضم نگیرد

دوستت دارم ای عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام

تو را می خواهم هی تو که آنقدر دور شده ای از من که دیگر نمیبینمت!

دوستت دارم،

حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ،

در حسرت یافتنت تمام پس کوچه ها را زیر باران،

قدم بزنم

بیو حسرت

متن درباره حسرت برای بیو

پیر شدنت را زمانی حس می کنی که قیمت شمع ها از قیمت کیک اکثر بشود

خارپشتی شده ام که تیغ هایم دنیای امنی برایم ساخته

اما حسرت نوازشی عاشقانه تا ابد بر دلم خواهد ماند

پرواز هیچ پرنده ای را حسرت نمیبرم

وقتی قفس ، چشم های تو باشد …

متن بیو درباره حسرت

ایستاده و لبخند زنان !
پایش را روی گلویم فشار می دهد ..
تنهایی

حرفی نیست
فقط مینویسم
رفت
آن حسی که
تو را دوست میداشت

بدهکار واژه هاییم
در رقم زدن تقدیرشان
می ماند در حسرت طلا شدن
مس...

شعر درباره حسرت برای بیو

دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب
عاجز آمد که مرا چاره درمان تو نیست...

هر چند بشکستی دلم از حسرت پیمانه ای
اما دل بشکسته ام ، نشکست پیمان تو را...

عمر گذشت ، وز رُخَش سیر نشد نظاره ام
حسرت او نمی رود از دل پاره پاره ام ......

بیوی حسرت

متن بیوی درباره حسرت خوردن برای شبکه های اجتماعی

قرار بود با آمدن به خانه من
رو سفیدم کنی
نه اینکه با رفتنت مو و ریش
سفیدم کنی...

سهم من در وسط معرکه عشق چه بود؟
غم و دلتنگی و حسرت ، همه یک جا با هم!...

در حسرت تو میرم و دانم تو بی وفا

روزی وفا کنی که نیاید به کار من...

متن بیو حسرت

به اشتیاق رهایی پریدی از قفسم
چقدر حسرت خوردم که آسمان نشدم...

خسته ام از تمام حسرت های کوچکی که می رسند به نبودن های بزرگ......

یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش !...

متن بیو حسرت برای واتساپ

می دانم که می دانی فراقت درد نیست ...
حسرتی در پی بودنت که جان را به لب رسانده ......

اگر نبوسم حسرت...اگر ببوسم شرم
شب خجالت من از لب تو در راه است......

در حسرت دیدار تو آواره ترینم
هرچند که تا منزل تو فاصله ای نیست...

متن بوی حسرت برای واتساپ

متن بیو حسرت برای تلگرام

سهم من در وسط معرکه عشق چه بود؟
غم و دلتنگی و حسرت، همه یک جا با هم!...

از آن همه ثروت و سرمایه و مال و ملال
عکس تو فقط ماند و دل ماند هر لحظه خیال....

شیرینیِ لبخندِ تو در خاطره جاماند
بعدِتو به جز حسرت و تلخی نچشیدم...

متن بیو حسرت برای اینستاگرام

شکست دست تقدیر
رفتی
وبال گردنم شد
حسرت

سهم ما در وسط معرکه ی عشق چه بود؟
غم و دلتنگی و حسرت، همه یک جا با هم...

از لحظه لحظه کنار اونی که دوستش داری و کنارش آرومی نهایت استفاده کن لذت ببر شاید اون لحظه ها دیگه تکرار نشه شاید دیگه نباشه

بیوی حسرت

آه...دلهامان اسیر حسرت و درد و غم است
سهم ما از زندگی دریای رنج و ماتم است

از سنگسار دردهای بی شمارم
دیگر به پایان آمد آرام و قرارم
بغض قلم لبریز شد از حسرتی که
شد عاقبت گل واژه بر سنگ مزارم

بیوی حسرت

بیوهای حسرت

ای کاش
ختم به خیرهایمان
ختم به عشق می شد !
تا دیگر
حسرت گره
بر دل دست هایمان
باقی نمی ماند

بخدا در دل و جانم نیست
هیچ جز حسرت دیدارش...

زبان روزه خدایا نمی کند باطل
مدام حسرت وصل نگار را خوردن؟؟...

متن بیو حسرت

خواستم بهترین روز عمر و رویای شیرینم
با تو محقق شود
اما با رفتنت همه چی نقش بر آب شد...

اشک گشتم
درحسرت چشمانش

به اشتیاق رهایی پریدی از قفسم
چقدر حسرت خوردم که آسمان نشدم...

بیو حسرت

چه صبح قشنگی می شود...
اگر...
یک روز...
به جای حسرتت...
تو را داشته باشم......

چه حسرت ها که جایش در دل ماست
تو رفتی،قاب عکست مانده اینجا...

خسته ام از تمام حسرت های کوچکی که می رسند به نبودن های بزرگ......

بیو تلگرام

بیو واتساپ

دوستت دارم...
حتی اگر قرار باشد
شبی بی چراغ
در حسرتِ یافتنت
تمامِ پس کوچه ها را زیرِ باران
قدم بزنم!...

وَ
چکّه
میکند
از
من
هنوز
حسرتِ
تو ...

بخدا در دل و جانم نیست
هیچ جز حسرت دیدارش...

بیو تلگرام

کاش میشد اشک را تهدید کرد

کاش میشد فرصت لبخند را تمدید کرد

کاش میشد در غروب لحظه ها لحظه دیدار را تجدید کرد

زندگی دو لحظه است

لحظه اول در انتظار لحظه دوم

و لحظه دوم در حسرت لحظه اول …

دلم بهانه میکند طلوع دیدن تو را

تا به کجا دلم کشد حسرت دیدار تو را

بیو اینستاگرام

حسرت واقعی رو اون روزی می خوری که می بینی
به اندازه سن ات
زندگی نکردی …!

چه کسی می داند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی؟

چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟

پیله ات را بگشا تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی

من حسرت دیدار تو دارم به که گویم

از بهر تو من ابر بهارم به که گویم

غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم

از نرگس چشم تو خمارم به که گویم

بیوهای حسرت

متن بیو حسرت

در قبرم هستم…
خوابیده ام به پهلوی راست
گوش چسبانده ام به خاک،
منتظر شنیدن گام هایت…
فاتحه بهانه است…
فقط بیا…

بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را به حراج گذاشته ام

بی انصاف چانه نزن

حسرت هایم به قیمت عمرم تمام شده

همه در حسرت یک پروازند من به پرواز نمی اندیشم

به تو می اندیشم که تو زیبا تر از اندیشه هر پروازی

بیو حسرت

چه حسرتی است
عبور از کنار عابرانی که
عطر تو را میزنند
اما هیچکدام تو نیستی..!!

او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم ماندم

تا بیاید و پاسخ دهد چرا چرا تنهایم گذاشت

در حسرت پرسیدن این سوال هم ماندم

به خودم قول میدهم که فراموشت کنم
وقتی صبح میشود تو راکه نه
ولی قولم را فراموش میکنم

متن بیو واتساپ

شبها ز اشک حسرت نرم سازم خشت بالین را

که بر هر کاغذی نتوان نوشتن شعر رنگین را

نه به آن دل بردن نه به این دل کندن جان به جانم کردی عشق
کاش دلم راضی بود کاش نمیرفتی زود غصه دارم کردی عشق

حسرت نبرم به حال آن مرداب

که آرام درون دشت شب خفته است

دریایم و نیست باکم از طوفان

دریا همه عمر خوابش آشفته است

بیوی حسرت

متن بیو تلگرام

نهال بودم و در حسرت بهار! ولی
درخت می شوم و شوق برگ و بارم نیست

دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم

در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟

شیخ بهایی

از کارهای اشتباهم پشیمان نیستم؛
از کارهای خوبی که برای افراد نالایق انجام دادم، پشیمانم…

متن بیو اینستاگرام

اگرمیدانستی بارفتنت حالم چجورمیشه
نمیرفتی
معذرت میخوام عزیز دلم

دل پشیمان است
لیکن ما پشیمان نیستیم
وحشی بافقی

هنوز هم در مقابل نبودنت مقاومت می کنم و با کمری شکسته بی هیچ چاره ای لبخند می زنیم
و تو همچنان نباش

متن بیو حسرت

نگران نباش

من میدانم چگونه

با حسرت نبودنت تا کنم

فقط برایم بنویس

هنوز میخندی

بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را به حراج گذاشته ام

بی انصاف چانه نزن

حسرت هایم به قیمت عمرم تمام شده

پرسید میخوری یا میبری

من گرسنه جواب دادم میخورم

چه می دانستم حسرت ها را میخورند و لذت ها را میبرند

بیو درباره حسرت

جملات بیو حسرت

همه در حسرت یک پروازند من به پرواز نمی اندیشم

به تو می اندیشم که تو زیبا تر از اندیشه هر پروازی

یکی در آرزوی دیدن توست

یکی در حسرت بوسیدن توست

ولی من ساده و بی ادعایم

تمام هستیم خندیدن توست

زندگی یعنی نخواسته به دنیا آمدن مخفیانه گریستن

و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمی پذیرد سوختن

بیو درباره حسرت

هیچ وقت حسرت سه چیز رو نخور!

تیپ ؛ قیافه ؛ شخصیت

ما که داریم به کجا رسیدیم

دیر آمدی باران تمام وجودم

در حسرت نداشتنت خشکید

دیر آمدی

حسرت یعنی تو

یعنی با اینکه کنارم هستی داشتنت را ارزو میکنم

متن بیو حسرت برای واتساپ

روزها به سرعت میگذرند و من همچنان در حسرت دیدار تو هستم

کاش میشد روزها را متوقف کرد

در حسرت یک ناله ی مستانه بمردیم

ویران شود این شهر که میخانه ندارد

در حسرت یک عشق صمیمانه بمردیم

ویران شود این دل که معشوق ندارد

دلم بهانه میکند طلوع دیدن تو را

تا به کجا دلم کشد حسرت دیدار تو را

بیو با موضوع حسرت

متن بیو حسرت برای تلگرام

پیش از آنکه باخبر شوى

لحظه ى عزیمت تو ناگزیر مى شود

آه اى دریغ و حسرت همیشگى

ناگهان چقدر زود دیر مى شود

گناهش گردن خودت

اما آن روز روزه بودم که حسرت بودنت را خوردم

سرما زده و سوزه و پاییز فراری
در حسرت روزهای بهاری بغ کرده قناری!
اجاق خونه میسوزه وسرده!
ببین سرما چه کرده…

متن بیو حسرت برای اینستاگرام

خداوند ازم پرسید میخوری یا میبری؟
گفتم میخورم اما غافل از این که رسمش این بود که حسرت را میخورند و لذت را می برند!

بیا وقتی برای عشق، هورامیکشد احساس
به روی اجتماع بغض حسرت بمب اشک آور بیندازیم…

دیر آمدی بودنم در حسرت خواستنت به اتمام رسید!

بیو واتساپ

یک زندگی دچار حسرت دارد
دلگیر شده از همه ی نفرت دارد!
لطفی کن و باز و بسته اش کن دو سه بار
این پنجره کمبود محبت دارد…

نردبانی که به اندازه دلتنگیه من قد بکشد،

پشت دیوار کسی یافت نشد،تکیه بر حسرت خود خواهم زد

در حسرت غمگین و آینده سوختیم امروز را به علت فردا فروختیم…

بیوی حسرت

متن بیو حسرت

در حسرت دست های گرمش ماندم
نگاه سردش جبران دست های گرمش بود
نگاهی که به یخ کشید گرمای دلم را!
دلی که برای همان نگاه سرد هم، تنگ است!

شاید وقت این است که
حسرت غمگین های شیرین با تو بودن را بخورم…

قلب من جایگاه رفیقی است که شقایق ها حسرت آن را میخورند!

بیو اینستاگرام

کاش چراغ قرمز بودی تادر حسرت سبز ڜدنت یک عمرنگاهت میکردم!

آدما از هم که دور میشن
سلام سردم به زور میگن
آدما از مرگ و خون میگن
با صد تا حسرت به گور میرن!

حسرت یک چیز به دلم مانده است
ان هم نمازیست که قسمتم شود!
بدون یادی از دنیا، پر از یاد خدا
دلم به دو رکعتش هم راضیست…

متن بیو حسرت

کشیدی آه حسرت به زمانی که مث پروانه به دورت میچرخیدم دیگه دیره…

آنروز که ما حسرت نان می خوردیم
سر در برهم به زیر پر می بردیم
تا سیر شدیم جدا زهم گردیدیم
ای کاش که از گرسنگی می مردیم!

من واسه کارهای اشتباهم حسرت نمی خورم
حسرت می خورم برای کارهای درستی که واسه آدم های اشتباهی انجام دادم…

متن بیو حسرت

بیو حسرت

حسرت خیلی چیز بدیه
ولی بدتر از اون
آیینه ی دقی ک
هر روز
اون حسرتو
بهت یادآوری کنه!!!

حسرت واقعی را آن روزی میخوری!
که میبینی
به اندازه سن و سالت
زندگی نکرده ای…

تنهایی غم حسرت و بغض
دنیای مرا فرا گرفته اند!!
نهباید بهتر بگویم
دنیای جدید مرا ساخته اند!

بیو درباره حسرت

هر کسی یه اسم تو زندگیش است
که تا ابد در هر جایی بشنوه
ناخوداگاه برمیگرده به همون سمت
یا از روی ذوق
یا از روی حسرت
یا از روی نفرت…

سفید شد موهایم در حسرت سرانگشتانی مهربان!

ازبس که تن زآتش حسرت گداخته است
ازدیده خون گرم فشانم به جای اشک!
چون طفل هرزه پوی,به هرسوی میدویم
اشک ازقفای دلبرومن ازقفاى اشک

متن بیو حسرت

سوهان می کشم قصه ی دلتنگی هایم را تا هموار سازم جاده های آمدنت را …

دلم واسه اون روزایی تنگ شده که کسی رو دوست نداشتم ، چه خوب بود اون بی خیالی ها …

اگه همه آدمهای دنیا کنارت باشن ، همیشه دلتنگ کسی میشی که نمیتونی کنارش باشی …

آیا این مطلب مفید بود؟
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید