شاید اگر قصور در بستری نکردن زهرای سه ساله روی نداده بود او اکنون دوباره با شیرین زبانی اطرافیانش را خوشحال می کرد و در دنیای کودکانه اش برای عروسکانش دکتری با وجدان و پرستاری مهربان می بود .مرگ دختر بچه در حالی روی داد که دکتر دستور بستری شدن او را صادر می کند و بیمارستان به دلیل کمبود جا از بستری کردن او سر باز می زند و اینگونه لحظه های طلایی در نجات جان این دختر بچه به هدر می رود و او با مرگ هم آغوش می شود.

مرگ غم انگیز دختر بچه

ساعت ۲۳ روز سه‌شنبه هفته گذشته زهرای ۳ ساله حالش بد شد و با علائم بی‌حالی و تهوع شدید از سوی پدر و مادرش به یکی از بیمارستان‌های دولتی تهران منتقل شد. پزشک معالج پس از معاینه و انجام آزمایش‌های اولیه دستور بستری شدن کودک را صادر کرد اما زمانی که پدر زهرا به قسمت پذیرش مراجعه کرد آنها به بهانه اینکه تخت خالی در بیمارستان ندارند از بستری کردن وی خودداری کردند.

حبیب‌الله برقی پدر این کودک در تشریح این ماجرا گفت: از صبح روز سه‌شنبه حال زهرا خوب نبود و چند باری هم استفراغ کرد که در نهایت ساعت ۱۱ شب او را به یکی از بیمارستان‌های دولتی آوردیم.

درابتدا پزشک معالج عنوان کرد که مشکلی ندارد و باید استراحت کند اما با اصرار ما برایش آزمایش خون نوشت. پس از انجام آزمایش، پزشک عنوان کرد که یکی از شاخصه‌های خونی زهرا بسیار بالاست و باید هرچه زودتر بستری شود.

من هم بنا بر اظهارات پزشک به پذیرش بیمارستان مراجعه کردم و نسخه دکتر را نشان دادم که دستور بستری داده بود اما متصدی با قاطعیت گفت که تختی برای بستری شدن دخترم ندارند.

جزئیات مرگ غم انگیز دختر بچه سه ساله

حتی گفتم که خودم او را در بغلم نگه می‌دارم تا تخت خالی شود، اما اصرارهای من نه تنها نتیجه‌ای نداشت بلکه متصدی پذیرش بیمارستان از پشت باجه بیرون آمد و با عصبانیت مرا به عقب هل داد و گفت پزشک تأکیدی بر اورژانسی بودن بیمار شما نداشته بنابراین جایی برای بستری کردن بیماران غیراورژانسی نداریم.

مرگ دختربچه

مرگ زهرای سه ساله

 

پدر زهرا در ادامه افزود: به ناچار دخترم را در آغوش گرفتم و از بیمارستان خارج شدم. در میانه راه دخترم دوباره حالش وخیم‌تر شد و پس از استفراغ، تشنج کرد و چون به بیمارستان دیگری نزدیک بودم زهرا را به آنجا بردم و در آن بیمارستان بلافاصله زهرا بستری شد و تا چند ساعتی هم در آن مرکز ماند.

بعد از آن مسئولان بیمارستان به من گفتند چون زهرا کودک است باید به بیمارستان تخصصی کودکان منتقل شود و ما هم کار انتقال را انجام دادیم اما تقریباً ساعت ۸ شب چهارشنبه بود که در کمال ناباوری در بیمارستان به ما گفتند بچه فوت کرده است.

از این خبر شوکه پریشان و سرگردان شده بودم زهرا تنها فرزند ما بود که به طور ناگهانی او را از دست دادیم. در آن لحظه مقصر مرگ دخترم را مسئولان بیمارستان اولی که به آن مراجعه کرده بودم می‌دانستم به همین خاطر به آنجا رفتم اما نتوانستم پزشک معالج دخترم را ببینم وقتی اعتراض کردم به من گفتند برو شکایت کن.این مرد جوان ادامه داد: دخترم را دفن کردیم و منتظر اعلام نتیجه پزشکی قانونی هستم.

در بیمارستان گفتند وجود آلودگی و عفونت در خون زهرا باعث فوت‌اش شده است. حالا هم شکایتی تنظیم کرده‌ام تا پس از دریافت نظر پزشکی قانونی آن را پیگیری کنم. دختر ۳ ساله‌ام تازه صحبت کردن را یاد گرفته بود اما او را به خاطر سهل‌انگاری و بی‌توجهی کسانی از دست دادم که باید ضامن  سلامت  مردم باشند.

منبع:رکنا

آیا این مطلب مفید بود؟ 1
نظر خود را بنویسید! لطفا کلیک کنید